King Raam
Pinocchio
باز یه روایتی ، از اون پینوکیو
که هیچ وقت آدم نمیشه

لباس روباه ُ می پوشه قر میده
هی میدره گربه رو

با یه کت پشمی، که ده تا جیب داره
گول میزنه پری رو

دماغ عملی، لنزهای عسلی
خیال کرده آدم!

حالا پدر ژپتو
پشیمونه مثل خر
رفته تا ژنتیک بخونه

دنبال راه تازه است
از چوب آدم بسازه
یا چوپونی برای چوبا

درخت ِ سکه تو باغش درو کرده
یه قصر قسطی داره

چوپونای دروغگو ، وزیر دربارن
چه خوابهایی که ندیدن

نی های چوپوناش ،از چوب بینیشه
اتوماتیک دروغ میگه

توشهر بازی و ، تو شهرمسکونی
آدمی زنده نیست دیگه

حالا پدر ژپتو
پشیمونه مثل خر
رفته تا ژنتیک بخونه

دنبال راه تازه است
از چوب آدم بسازه
یا چوب بونی برای چوبا