[قسمت 1]
توی کمرم احساس سبکتری دارم
بدون اینکه دستی دورم باشه یا تُفی تو دهنم باشه
نه، من رویای تو نیستم، من بچه ی تو رو بدنیا نمیارم
بس کن چون داری حس و حالم رو از بین میبری
این یه شلیک توی تاریکیه، من -مثل- یه قدم زدن -عادی- توی پارک نیستم
من درحالی وارد میشم که خشابم کشیده شده و دکمه ی امنیتم خاموش شده
این دختر یه اسلحه اس و داره به ما خوش میگذره
و می تونم نشونت بدم اگه چراغ ها رو روشن کنی

[پیش-همخوان]
من مدام منتظر شانس هستم که بیاد و من رو تو خودش ببلعه
احساس بهتری دارم وقتی که پسرا دیگه زنگ نمی زنن
من مدام عاشق میشم و این لیوان درجه بندی شده
داره با همون مشکلات همیشگی لعنتی سرریز میشه

[همخوان]
این دختر یه اسلحه اس، قبل از اینکه خودت بفهمی کار تمومه
و تو آرزو خواهی کرد کاش برام آرزوی موفقیت میکردی
او، ولی خدا، جالبه وقتی که میتونی بیشتر از یکی داشته باشی؟
خب پس بزار نشونت بدم که چطوری باید ماشه ی منو لمس کنی

[قسمت 2]
عشق جدیدم تازگیا داره امتحانم میکنه
منو دیوونه میکنه، از صبح تا شب
نمی تونم تحملش کنم، عاشقشم، از بین میبرمش
بهش نیاز دارم، ولش می کنم اگه بفهمم که این هدر دادن وقتمه
زمان یه نعمته، -ولی- برای من یه درسه
و نمیتونم برای توجه کردن به تو استرسی بشم
چون، اوه، این هرگز کافی نیست، پس من ولت می کنم
و -اوضاعِ- تو با یه دختر خوب بهتر میشه، عزیزم
[پیش-همخوان]
من مدام منتظر شانس هستم که بیاد و من رو تو خودش ببلعه
احساس بهتری دارم وقتی که پسرا دیگه زنگ نمی زنن
من مدام عاشق میشم و این لیوان درجه بندی شده
داره با همون مشکلات همیشگی لعنتی سرریز میشه (آره)

[همخوان]
این دختر یه اسلحه اس، قبل از اینکه خودت بفهمی کار تمومه
و تو آرزو خواهی کرد کاش برام آرزوی موفقیت میکردی
او، ولی خدا، جالبه وقتی که میتونی بیشتر از یکی داشته باشی؟
خب پس بزار نشونت بدم که چطوری باید ماشه ی منو لمس کرد

[پیش-همخوان]
من مدام منتظر شانس هستم که بیاد و من رو تو خودش ببلعه
احساس بهتری دارم وقتی که پسرا دیگه زنگ نمی زنن
من مدام عاشق میشم و این لیوان درجه بندی شده
داره با همون مشکلات همیشگی لعنتی سرریز میشه

[همخوان]
این دختر یه اسلحه اس، قبل از اینکه خودت بفهمی کار تمومه
و تو آرزو خواهی کرد کاش برام آرزوی موفقیت میکردی
او، ولی خدا، جالبه وقتی که میتونی بیشتر از یکی داشته باشی؟
خب پس بزار نشونت بدم که چطوری باید ماشه ی منو لمس کرد