Reza Pishro
Dar An Soo
[Verse 1:Reza Pishro]
ما هموناییم که درگیر سفر سریعیم
آخرین بازمانده های قمر و زمینیم
پس آخرین امتحان ما رو زمین امروزه
نذارین این گنجای موندنی بسوزه
چرا کل برجو موج خورد
خبری نی از صلح و صبح و بلبل
ما نگرفتیم ذوق برد گل رو
نشستیم توی گلف و فورد و ولوو
گردن گرفتیم صلح به جرم شغلو
اونا گفتن مخت کندو گنگ و گمشو
گمشو
طلایی من تو خونمه بروز نده
حرفای اجدادم مثل آهنگ تو گوشمه
من فرمانروای دریای آسمونامو
دستگیر نمیشم به دستای پاسبونا
به اندازه شاش روباه تنفرم زرده و
هیچوقت نمیذارم قلمرو ام ضبط شه
اونکه آرزوی توئه بهش نمیرسی
تو جهنم غرقی به بهشت نمیرسی
تو آب اقیانوسا بخار میشن لحظه لحظه و
صدای غرش آسمونام تو رعد و برقش
میخوای کوروش کبیر از خواب بلند شه؟
به همه ی احمقا بگو کمی صبر کنن که
خدا نور میندازه تو تاریکی مطلق
تو دنیا زندگی ماشینی یه غصه ست
میای و میبینی توف پاشیدی تو فرصتو
آقاجونت تو یه غروب پاییزی فوت کرد
آقاجونت تو یه غروب پاییزی فوت کرد
[Chorus]
من مسافر شکاف عشقم
کاری میکنم برسی یه جا به ثروت
این درختای دراز ولگرد
بارونم بیاد یه کاج تشنن

[Verse 2:Eysamema]
سخت بود برام نوشتن غمام
گرفتن حقم تو حکمت زمام بود
از دشمنام پس مونده برام دوست
کاغذای خط خطی شب بوده در آغوش
مثله متنایی که رو سنگ مونده از داریوش
چرا روزگار مرموزه ترازوش
خیلی آسون جدی نگرفتیم
از مردای بتونی اسمی ننوشتیم
دیگه خستم از رسیدن قسطی
از رفتن تا موندن و چکیدن بنزین
من این سدا رو پر آب میکنمو
به سمت در خروجی متضاد میدوام
وقتی میرم تو نور غولا توی معبدنو
رو سرشون دستمال سر توپاکی بستن
پر از نور و آدمای برفی
که با تو تا تهش تو این راه طولانی هستن

من مسافر شکاف عشقم
کاری میکنم برسی یه جا به ثروت
این درختای دراز ولگرد
بارونم بیاد یه کاج تشنن