Reza Pishro
Khoone Ezhdeha
[Intro: Reza Pishro]
من تو اوجم
و یه صدایی مدام میگه پروازو به خاطر بسپار
من آرومم وقتی خودمم
وقتی از خودم بیرون میریزم راحتترم
[Verse 1: Reza Pishro]
ما نم نم قدم بر میداریم و
میدونیم باید یه روز از جنگل رفت
پس بذار بدرد بخوریم قبل از مرگ
روی سنگ قبرم ننویس حرف از درد
مث ماهی ها تو اقیانوس خواب میپلکی
اما حتی نمیتونی کمی آب دیده بشی
ما صاف میریم مریخ
که اگه زمین خراب شد
به سمت سرخی ها گاز بدیم بریم
خسته نمیشیم و آه نمیکشیم
بدون مرگو مثل گاز نمیشه دید
تنفس بکش تا آب دیده بشی
تو یه راه پرتی که آسیب یه ریز
یه روزی میرسه یه نامه به دستت
میفهمی تو آسمون ها ستاره بی حده
بابا از غربت مرداد دیگه صحبت نمیکرد
واسه ملاقاتی بهش مهلت نمیدن
بهم میگه پسرم من تو رو میبرم به دیدن قدرت
پس تو عرضت رو نشون بده به کودن
بگو زندگی یه قمار گنده است
من برنده ام اینه شعار بن بست
مشکی ها رو از روی اشتیاق دور انداختیم
نه از روی احتیاج
تو زندگی کردی از روی احتیاج
خدا نور تو چشم کور خیلی ها
ما آماده ایم که آوازه ای رو به گوش برسونیم و بالا بریم
اگه بهترین شدی که پاداش بگیری
یه روز پرنده میشی با بال های سفید
تو اوج آسمون هایی بالایی ببین
آدم ها چقدر پول میدن بالای ستیز
هر چقدر دوری از اون
واسه همون عکس قلبت تو قلب لحظه
اگه یه روز سوختی اَ تو
برو جلو قصر شهرت
تو سربازاش رو کن غرق عطرت
من مال یه زمونه ی دیگه ام
از دشمنام برق شمشیر و پس میگیرم
روی ابر میشینم
از زمین و آدماش ترسی نی مرد
من وحشی میشم وقتی وحشی میشن
من یه دوست داشتم که حرف نمیزد
اون لال بود حرفام قطع نمیکرد
من حرفاشو از روی قلبش دیدم
من حرفاشو از روی قلبش دیدم
[Chorus: Reza Pishro]
روزا مثل باد میگذره و من دیگه مث قبل نیستم
پروازو به خاطر سپردم، شاید بشم اهلی تر
همه حرفای قلبم با قدرت، میشه سنگین تر
وقتی وزنش اندازه ی یه قلّست با من میشن ابریشم
روزا مثل باد میگذره و من دیگه مث قبل نیستم
پروازو به خاطر سپردم، شاید بشم اهلی تر
همه حرفای قلبم با قدرت، میشه سنگین تر
وقتی وزنش اندازه ی یه قلّست با من میشن ابریشم
[Verse 2: Mehdi Roham]
کاشکی همه چی خواب بود برام
بیدار نمیشدم با کابوس شبا
توو این زندگی لجن دوتا راه بود الآن
لب پرتگاه من دنبال یاقوت بودم
و سختیا تو دنبال آسون ترا
و بازاری که میساخت بازم کابوس برام
اون هیچوقت جلو ظلم زانو نزد
تو تو خشکی واینسا و پارو نزن
مث بقیه اسیر صدامی همیشه چون جادوگرم
بین این مردم طاعون زده داغون تر از قبل
اون اژدهای خاموش آروم منم
سخته راه رفتن بدون راهنما
آدما پا گذاشتن روی باورام
تا الآن حتی تو خونمون نبود یه جا برام
اینجا حتی بهت دروغ میگن خانوادت و داورا
شب با امید به روز میدرخشیدم
فهمیدم زندگی مث رینگِ بوکسه
پس میشه وحشی شم
جنگیِ زخمی ام تا توو دلِ ترس میرم
دنیامو نمیتونن جا بدن توی قابِ عکس
تا ریلکس کنم و توو جنگل بخوام راه برم
فقط زوزه ی گرگاست که بهم میگه نزدیک غروبه ظاهرا
توو دستمه فانوس و بین من و خدام
یه وجبه فاصلم
من از وقتی که فهمیدم اون با منه بعد نم نم نم
من ساکمو جمع کردم و از این شهر رفتم تهش
چون هنوز که هنوزه خاطراتم بد خطن
من هنوز همون آدم کله شق سرسختم
که با هر کی که در افتاد اون جلوش سر خم کرد
دَم خونم شانس اومد در زد رفت
سر بردن زندگیم شده حتی با شیطان شرط بستم
چون با خدا عهد بستم
[Chorus: Reza Pishro]
روزا مثل باد میگذره و من دیگه مث قبل نیستم
پروازو به خاطر سپردم، شاید بشم اهلی تر
همه حرفای قلبم با قدرت، میشه سنگین تر
وقتی وزنش اندازه ی یه قلّست با من میشن ابریشم
روزا مثل باد میگذره و من دیگه مث قبل نیستم
پروازو به خاطر سپردم، شاید بشم اهلی تر
همه حرفای قلبم با قدرت، میشه سنگین تر
وقتی وزنش اندازه ی یه قلّست با من میشن ابریشم