Reza Pishro
Zamin
؛[قسمت اول: رضا پیشرو]؛
وقتی نشستم از آسمون شعر میاد
تو اقیانوسم چون که می‌رن خلاف رود خیلیا
مرامون کش میاد بیشتر از حد معمول و
دیدیم تو زندان مواد خریدن از دست مامور
تلو بنگو سنگو پایپو نخ دندون
داره زندگی می‌کنه حافظتو بد بو
دوس داری ویدو با دو سیب بکشی
مهمونی بگیری کنی آکلتو خندون
تو کار شب و لب لول نمه خونه لنگ پول
بهتره که آزاد شی از سلولت یه نمه زود
داری فک می‌کنی به کارای لعنتیت
زدی تو خط خوندن کتابای هم ردیف
شکافای اولیه جیر جیر صداهای صندلیت
خوابیدن تو صداهای صنعتی
فکر چراغ قرمز می‌گه سلاح جا به جا کنی و
حس خوبی بگیری از نگاهای کاربنیت
می‌خوای کل دنیا رو بذاری رو سرت
تا هرکی رفت رو مخت یه تیر بکاری تو سرش
ولی ترجیح می‌دی آزاد بگردی و
تو هر شرایطی یه وید بذاری رو لبت

؛[قسمت دوم: Danilo]؛
بگم از اول قصه باز برات خوب
سرخ شی که من سریع اشتهام دراد
عادت شده اشتباه برام
کلا پر قدرت مثل اژدها برام
تا بشم پا برم جلوم بذارن مانع من میرم
چون برام خواب بد دیدن مهم نی تازه فهمیدم
طرح خطره جای امنیت جاودانه تر میشم
چون بادبان قایقم به لا به لای ابری رفت
لای سایه های شهرم پای کارم جنگیدم
جای پای من شده جای پای ببری نر
محکم و سفت ولی سخت تا شد رنگی نرم
برا من که بعد خاطرات تلخم رفتم توی دل مقصدو
میتونم شیرینی آرامشو تجربه کنم که خیلی خوبه مزش
میتونم دیس پر از کلمه بپزم
واسه اژدها که بخوره از برکت مغزم
؛[قسمت سوم: پاشا]؛
ذهنم آلوده شده از همونایی که کابوس توئه
از شبایی که داغون و گهه
از همونایی که بماند
سینه صاف میشه روی بیت باز
این سم کینه هاس رو کلمات بی نقاب
میزنه بیرون با دید خاص و میده بال
بگو کارامون جلو نمیره بی روال
چی؟
واسم تو دایره چاه نکنید
زندگیم صافه مث آب معدنی
روی آلپ اولیم بدون جا و صندلی
استعلام کن حسابمو تو بانک مرکزی
غرق پول و دود تو خونه های کلنگی
بالای کاخ و بلندی با کارنوال هلندی
میلیاردها تیلیاردو بیلیاردها بیکار
بیکارا تیمارو بیمارا بی خواب

؛[قسمت چهارم: تیک]؛
توقف در حاشیه ممنوع
هدف برد منو پیش مجنون
پس ممنون ازتون
کاملا منظورم از مجنون رپ بود
آینده رو ساختیم با هم روح جنگجو از دور
قرار پاش وایسیم روی ریل یا بریم
توی ذهن داغه ریتم و توی سیل سالمیم
قلپ قلپ میرم بالا ام
اون کنارمه چپ میبنده بهم
اینا همه مرده خورن مث کرم
اونقد بکش تا ملاجت بشه سِر
؛[قسمت پنجم: عبرت]؛
ماشه ی کلماتو کشیدم به لب بیخود
واسه اینکه کلمه عمدتا به من میاد
مث تیک خورد اونم از اصرارم به خدا بود
برام از بال فرشته ها پر کند و
اسمشو نوشتم رو رگای قلبم

؛[قسمت ششم: کاوه]؛
همه روزا گیر پرتگاه داغ ترسم
درون حال نحسمو افکار تار سبزم
وقتی باز میشد قلاده های مغزم
دروازه های نبضم فهمیدم منم جلاد راه مقصد
بین لجن ها ارباب ناب قصرم و سرباز گارد رزمم
حالا شدم جزو افسانه های خسته رو سرمایه های نسلم
وقتی تو راهم پر رقیبای سرسخت و ضعیفای بدبخت
وقتی واژه میشه دلیرانه مصرف و صمیمانه مقصد
باید نفس کشید مخفیانه رسما

؛[قسمت هفتم: Vfx]؛
اونی بودم که ساکت بود بیشتر
پاره شد نیش خند زد
خیلی وقتا راهشو میشکست
تو لباساش یه هیولا میساخت
نه زیادی خواست و نه قانع شد هیچوقت

؛[قسمت هشتم: ]؛
من ریدم تو این رابطه هات
چند بار جن*ه دیدم لا به لای راهبه هات
پ نگو چرا میره بالا تو هی آمپرت باز
از جلو چشام گمشو فقط برو خاطره باش
یه مشت میزنم بهت میشه دندونت پرت
از اینکه کلی ایراد میگیری ازم ممنونتم
شهرت واست مهمتر شده ا نون شب
دربون شب رپ جون شرم
داری کمبود وقت
تو باید بکنی سیبیلو چرب
بعدش میری رو مغز یارو پیچید و رفت
تو کردی کی رو رو تخت که الان میری تو ترک
اگه ت*م داری بیا بکن فیری رو ضبط
وقتشه که دیگه بکشی تو از رپ بیرون
من خوب نیستم ولی توی شرط بندیمون
میدونم که جلوی تو میشم حتما پیروز
چون برد غریزمه و نمیره از من بیرون
؛[قسمت نهم: مهدی رهام]؛
چی میگین لال میشین وقتی باز منو میبینین
اینقد جنگی پر رو مث من بگو تا حالا تو کی دیدی
باشه تو خفن ولی نیست نقشت مث من تو این بازی کلیدی
اصلا ا صبحم آروم نی بدون عشق قانون نی
میزنم بیرون واسه امثال تو ما مث کابوسیم
شبا مث چشات بیدارم
کلمه رو تو دهنم عین خشاب میذارم
مشت بزن بهم با عقده ببین به جاش دیوارم
چه بخوای چه نخوای توی گوشتم
بالا سر تیمیم این بار خلاصه توی کوچه تنگ
من تنها توئه تنها رو به روی هم
رسیده به مشامم دیگه بوی خون جنگ