Reza Pishro
Az Hamatoon Bizaram
؛[قسمت اول]؛
سخته مگه نه ؟
اگه عکس منو رپ
تو آلبوم نداشت و
دست من و رد میکردن
و شهرت
نبض منو زد
واسه بیدار موندن
و خوندن از من
پس کوشن اصلا اونایی که
دور و بر من میچرخیدن ؟
حالا وقتی منو میبینن
هی پز میدن
رفیقای من به خاطرم می جنگیدن
همه رفتن و اومدن تا فهمیدن
منم کسی شدم و ترسیدم و
ترجیحا کنار گذاشتم
نقاب گذاشتم
هزار بار پشتم
شنیدم حرفایی که انگار با دشمن
دست دادم
بد حالم از کارم
پشیمون و من ذاتا بد شانسم
من مُردم و آدما هم ذهنمو شستن و
اگه کسی رو نبینم
عقدمو خوردم
؛[همخوان]؛
نمیخوام اصلا کنارتون باشم
من خستم، از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شما ها نباشه عادت
نمیخوام اصلا کنارتون باشم
من خستم، از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شما ها نباشه عادت
؛[قسمت دوم]؛
مادر من چرا داد سر من زد و گفت
پول میخوام و آخرشم
جون کندم و دادم
آخر سر فهمیدم که پیشروئه آخر خط
کسی رضا رو نمیخواد
پس خدایی نمیاد
که از بالا سر
ببره بالاتر
اگه حالا من قدم برمیدارم
من بدم
بدم چون بیمارم
حالم هیچ وقت سرجاش نیست و
ریخت و پاش ذهنم
اونقد که پیشرو پاشه
خود زنی کنه
ولی بگو آخه تا کی ؟
من رضا رو میخوام
از یه جایی الهام به من میشه
که حرفامو اقرار کنم
انگار شدم تسلیم ابهام
اگه من دست خودم بود
دیگه نمیخوندم
آخه عقده کنار منه
نمیره اون ور
؛[همخوان]؛
نمیخوام اصلا کنارتون باشم
من خستم، از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شما ها نباشه عادت
نمیخوام اصلا کنارتون باشم
من خستم، از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شما ها نباشه عادت
؛[قسمت سوم]؛
میخوام حرفامو یکی درک کنه
مگه طرد شده از ذهنتم
که من شعر بگم و
تو از دین من
سو استفاده کنی تو
از قید من
همینه که تا شما ها رو میبینم
غیب میشم
من شعرام معنیش سنگینه
هر کی که شنیده
نفهمیده حرف من چیه
پس عکس منو تو چرا وقت تفریحه
من میگیری و
میگی رضا شاخه
ترجیحا نگیری بهتره
تا وقتی تشخیصم ندادی
که هویت و حرفام که من چیم
بفهم که هفت روز هفته درگیرم
ولی شما به خاطر اسمم نزدیکم هستین
تا وقتی که فعلا من اینم
از من بکشین بیرون
چون زندگی دارم
بدون اگه حرفامو درک کنی، خوشحالم
(خوشحالم)
؛[همخوان]؛
نمیخوام اصلا کنارتون باشم
من خستم، از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شما ها نباشه عادت
نمیخوام اصلا کنارتون باشم
من خستم، از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شما ها نباشه عادت