Reza Pishro
Rockstar
[آلبوم پرواز | متن آهنگ «راک‌استار» از رضا پیشرو و صادق]

[مقدمه: رضا پیشرو]
(گوش کن)
می‌خوای چقدر برگردی عقب؟
(می‌خوای برسی اینجا؟)
که بری جلو
(ساعتتو چک کن)
راه فراری نیست
حداقل از خودت
(بزن به چاک)

[قسمت یک: رضا پیشرو]
می‌خوام خاطراتم نمونن پیشم
می‌مونم تبدیل به همونم میشم
گذشت و باز همون رنگی‌ام
آدما رد میشن و از رو من میرن
نه غمگین‌ام، نه در میرم
فقط صدم ثانیه‌هام هدر میرن
یه قرنطینه تو قرنطینه‌ام
تو مُشت کمانمو می‌گیرم عقب میرم
پرواز بالاتر از ابرهاست
اون بالا کلی عقاب تنهاست
جشن زمینی‌ها دوباره برپاست
بادبادک‌هاشون تو غباره در باد
جنگ‌ها رو فراموش کردن
دیگه تو رگی شدن و در آغوش رفتن
تبدیل به پرچمش کردن
اون نیزه‌هایی که سرها روش رفتن
جنگل رو دفترش کردن
اون‌قدر که ننوشتن جمع‌ش کردن
جماعتی توی صف نشستن
بگن برای ما بوده ضربدرش کم‌تر
پای منبر و منقل‌ش کردن
رفیقای صمیمی رو عنبرش کردن
درست نشد از هر روش رفتم
برای همین بال‌هامو پَرپَرش کردن
پای پیاده به جنگل‌ش رفتم
همه طبیعت منو سرزنش کردن
در و رو به هرکَس‌ش بستم
هرکی که هست بود رو هست ترش کردم
فهمیدم فقط سخت‌ترش کردم
بالام در اومده مقصدش دستم
سرزمینی نیست سبزتر از قلبم و
همه ترس‌های قبلاً از مرگم
[همخوان: رضا پیشرو]
پرنده بالش بازه
گذاشت هرچی تو توانش داشت
مونده یه راک استار
اینا رو ببینی توی خوابت داش
برنده‌ی راهت باش
کل بازی مثل دانشگاه‌ست
میشه نجاتش داد
مرد تو آینه رو کامل ساخت

[قسمت دو: صادق]
داداش قدیمی، دمدمی مزاج
من همونم که همه یه روز کف زدیم براش
که وضع خوبم رو مرامم تاثیری نداشت
با تَن لت و پارم هنوز می‌کنم تلاش
که من لای تیغه‌های پرگار شدم این
پس زندگی من رو باید صدبار کنن فیلم
که هربار پریدیم بی‌ترس از بلندی
به جای شاخه ریشه‌ها رو اصلاح می‌کردیم
دیگه طرف ما تَنِ لشی نیست
اینجا دست‌های خونی تو ما تنها بدی نیست
دنیا رقص اسلحه‌ست و اصلاً برادری نیست
زن، تو آدما برابری نیست
نه، داشی مال من نیست
دنیای پُر بُت، پُر تندیس
قله میشه یه روزی چندتا سنگ ریز
افسانه میشه یه روز حتی چنگیز
من اهل جای دیگه‌ام، خداشونو دیدم
محبتی توش بود که درد شد تو سینه‌ام
من همون ساقی‌شونم که سیب‌شونو چیدم
پَ آدم‌تر از باقی‌شونم، حس کنن چی میگم
آموزش آزمون بوده این چرخ و چرخه
که داستان بقا داره روی همین می‌چرخه
یه پرانتزم باز بذار لای کل حرف‌هات
که شاید یه روز نفهمیات عوض بشه رنگت
به موش پول دادن حاجی مار بخوره
به شکمای گشنه‌شون کارد بخوره
که ندیدیم جز تخیدن کار بکنه
فقط بلده رو دوش ماها پارک بکنه
زور ملی، خاک قرضی، چرخ کج اقتصاد
باورای تلخ و کهنه گشنگی اجتماع
همه به هم می‌زنن و اینجا مُرده اعتماد
سطحی دیدی دَم دستی ادعای ابتلا
که نه تو، نه من، مقصر نبودیم
که نبود و نگرد، ما زخمی و کبودیم
که شعر من و تو شکلی از شاپرک سازی بود
تو شک شروع تمام این شامورتی بازی بود
که کردیم و خوردیم و آخ هم نگفتیم
تو کوره‌های گرم‌تر از آهن می‌پختیم
جالب اینجاست می‌گفتن که منو تو این کوریم
فرمودن ما هم همین که بد نباشیم خوبیم
من نم‌نم به شهرت باریدم
من سوختم از تابیدن
ببین مشتی آسمونی‌ام
هنوز هم رو ابرا راه میرم
ولی بی‌دلیل منم تا انقضا دین رو زمین
با چهارتا دونه تحسین هم انگیزه همیم
نه زیادیم، نه کمیم، نه قبلیم و نه بعدیم
چون همه خوبا بد میشن از زاویه بعدی
[همخوان: رضا پیشرو]
پرنده بالش بازه
گذاشت هرچی تو توانش داشت
مونده یه راک استار
اینا رو ببینی توی خوابت داش
برنده‌ی راهت باش
کل بازی مثل دانشگاه‌ست
میشه نجاتش داد
مرد تو آینه رو کامل ساخت

پرنده بالش بازه
گذاشت هرچی تو توانش داشت
مونده یه راک استار
اینا رو ببینی توی خوابت داش
برنده‌ی راهت باش
کل بازی مثل دانشگاه‌ست
میشه نجاتش داد
مرد تو آینه رو کامل ساخت