Reza Pishro
Mojeze
[مقدمه: نسیم]
چه زود گذشت تموم زندگی
مثل یه خواب یه خواب گذشت برام
مهم نیست چی بوده و چی شده
مهم اینه که هنوز سر پام
پدرم همیشه بهم می‌گفت
برو جلو بجنگ بجنگ براش
هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست
منتظر معجزه نباش
منتظر معجزه نباش

[قسمت اول: پیشرو]
عرش ما طلوع خورشیده
آفتاب عرشه سقوطو کُشتیم
هنوز تو باغ عدن میخونه گنجیشک
زیر پاتو کندیم
ما که بیرون گودیم
می دونم تو شوکی ولی حالا حکم اینه
شب و انداختیم
روزو بالا بردیم
قله هارو بالا اومدیم
باهات عمری
جفت ما با یه شماره تو ماراتونیم
حلقه می‌شیم دستا رو دور هم می‌زاریم
بهش آب می‌دیم ولی گل جنگ می‌کاریم
نباید از صحرا شتر در بیاریم
متحولت میکنیم با هر نگاهی
وقتشه زندگیتو بدی دست باد
حالا وقتشه خودتو بدست بیاری
خودتو ببخشی که پُر هر گناهی
که نمی‌دونی خودتم و خودتم دوراهی
بیش از این نمی‌تونی بمونی کنارشون
چون یکی دیگه میادشو
می‌گیره جای اونو
فکر می‌کنی ارزونه کلید آسمون
ولی جاده سیاه میشه
وقتی میری به آرزوت
ما سالها رازیم بگو کی دیده حالمونو
چون هر کسی نمی‌فهمه چی میگه باغبون
چه حسی داره آسمون کی بی ستاره بود
مهمه به چه روشی بگا میری یه روز
این پایان بده که هیشکی دورت بهت آلارم نده
هیچی عوض نشه با داشتنش
برات هیچی هدف نشه با خواستنش
با ویسکی فقط بری تا آخرش
از زمان فقط بشی خلاف زده
بعدم نیای عقب، بگی برام بده
چرا جهان کجه
به خونه ی آرزوهام شهاب زده
اون دسته که هم خون باشن
ملحق میشن به عرشه من
من با سرعت میرم تو دنده پنج
چون هم گرگ، هم میش تو دسته منه
دست قاضی نیست تویه دست همه
هم زندگی، هم مرگ دردسره
ولی ما به زندگی محکوم شدیم
حتی اگه به انگلیسی کنی سر و تهش
[پیش همخوان: نسیم]
منتظر معجزه نباش
منتظر معجزه نباش

[همخوان: نسیم]
مهم نیست حتی صد تا سد باشه تو راهم
سرم بالاست آسمونم سقف اتاقم
وقت ندارم وقت واسه دردسر بزارم
همه دلشون می‌خواد باهات سر به سر بزارن

[پس همخوان: نسیم]
نمی دونی نه، نمی دونی نه
که چی منتظرته
نمی دونی نه، نمی دونی نه
کی دوست، کی دشمنته
نمی‌خوام رو کسی جز خودم حساب کنم
تنها میرم جلو همه درا رو باز کنم
نمی دونی نه نمی دونی نه
که چی منتظرته
نمی دونی نه نمی دونی نه
کی دوست کی دشمنته
دلم می‌خواد همه رو از سرم باز کنم
باز کنم بالمو بالا ابرا پرواز کنم

[قسمت پایانی: نسیم]
مهم نیست حتی صد تا سد باشه تو راهم
سرم بالاست آسمونم سقف اتاقم