Donya
Tamoom Shod Raft
تموم شد و رفت هرچی بدی بود با هم
آره تموم شد و رفت تلخیای کوتاهم
تموم شد و رفت لحظه های بیمارم
الان خیالم تخت چشم رو هم که میزارم
الان خیالم تخت چشم رو هم که میزارم

وقتی کارام داره خوب پیش میره
به خودم نمیگیرم حرفای پشت سرو
خوش میگذرونم تو روزای بد
خوش ترم روزای خوش ترو
با قدرت ادامه میدم
گره میزنم بهم انگشتمو
با قدرت ادامه دادم
ببین رو دیوار جای مشتمو
من پُلای پشتمو خودم ساختم
غما رو کشتم و یاد دادم به همه انگیزه رو
داستان غم انگیزمو تموم کردم
تموم کردم

تموم شد و رفت هرچی بدی بود با هم
آره تموم شد و رفت تلخیای کوتاهم
تموم شد و رفت لحظه های بیمارم
الان خیالم تخت چشم رو هم که میزارم
الان خیالم تخت چشم رو هم که میزارم

رسیده وقت شادی بپوش رخت شادی
پیشانی بلندم منو کجا نشاندی
دوباره جان گرفته امید در دل من
دلا مرا چگونه پی خودت کشاندی؟

تموم شد و رفت هرچی بدی بود با هم
اره تموم شد و رفت تلخیای کوتاهم
تموم شد و رفت لحظه های بیمارم
الان خیالم تخت چشم رو هم که میزارم
الان خیالم تخت چشم رو هم که میزارم
الان خیالم تخت چشم رو هم که میزارم