Donya
Az In Shahr Boro 2
[مقدمه]
از این شهر برو، برو یه‌جا که زندگی‌ کنی‌
تو جز خودت به هیشکی فکر نمی‌کنی‌
غم تو چشمام و حس نمی‌کنی‌
فقط برو، همین و بس

[قسمت]
از امشب تو رو سپردمت به اون که پیششی
که واسش از همه‌چی‌ دست می‌کشی
از این به بعد اسم عشق می‌شه چی؟‌
برو که بد دلم شکست

[هم‌خوان]
شکستن من و نگاه می‌کنی‌
تو روزگارم رو سیاه می‌کنی
بدون من تو هم دلت می‌شکنه
داری دوباره اشتباه می‌کنی‌
چه خاطراتی از تو جا موند برام؟
چی‌ مونده جز یه قلب داغون برام؟
به حدی سوختم کنار تو که
کاری نمی‌کنه دیگه بارون برام

[پیش-هم‌خوان]
از این شهر برو که آروم بشم
نباشی‌ منم تو آرامشم، تو آرامشم
[هم‌خوان]
شکستن من و نگاه می‌کنی‌
تو روزگارم و سیاه می‌کنی (سیاه می‌کنی)
بدون من تو هم دلت می‌شکنه (نمی‌شکنه)
داری دوباره اشتباه می‌کنی ‌(اشتباه می‌کنی)
چه خاطراتی از تو جا موند برام؟
چی‌ مونده جز یه قلب داغون برام؟ (قلب داغون)
به حدی سوختم کنار تو که (اوه)
کاری نمی‌کنه دیگه بارون برام

[پایانی]
اووه، اووه
از این شهر برو