The Alchemist
Gosal
؛[قسمت اول]؛
آهان
همگی‌ یه سر پر از رویاییم
بهمون جایزه دادن واس جدایی

کف زدیمو شادی کردیم
یاد دادیم که مام می‌جنگیم
اگه دیدیم که یه جای کار می‌لنگید
چرا انقد دم پل پام میچرخی ؟

یه گسل زیر این شهر زیباس
به تلخی کیارستمی طعم گیلاس

اگه مجرمی چرا نیستش‌ پات وسط
ته همه امیدواریا شده آه حسد
دنبال هدفی‌ اما کرده خود راه خستت
تش بدویی میشی مهمون ماه عسل،

نمی‌خوریم گول پارچه‌های سرخ،
تو جنگل گم شدی دنبال کن جای پای گرگ

شهرت خوبه یا محبوب بودن؟
ظریفه مثل کردن نخ تو سوزن

برادر من، زمانه فرق کرد
یا بکش کنار، یا بیفت رو غلتک
جوابی‌ داری آیا؟
سواری‌ دادی تاحالا
که بشی‌ قاطی‌ با ما؟...
بگو دیگه ها؟

؛[قسمت دوم]؛
رفته همه جا اسمت رو لب
دستمالی شدی عین جنده تو شهر

فقط جو میدی
تو این همه تصویر قاطی‌ دنبال تدوینی
می‌گی‌ اینم تو شانس ...اییدی اخوی انقد بدبینی
بهت سر می‌زنم اگه یافتم دلیلی‌

لیلی‌ به لالا می‌ذارن
کرم به پاها می‌مالن
نزدن تاحلا سیگار لب
حالا یه نخ، نده بش پاکت

شاید لبو غنچه کنی‌ بره بالا بازدیدت
شایدم مضحکه شی

صدا بدی انگار زدی با اسلحه تیر
شاید بخوره وسط شاید خطا بره

اگرم خورد تو ذوق می‌گم دندم نرم
سخت بود ولی‌ دندون خرابو کندم رفت
عین ترک رهائی بده این بدن‌درد
مجری فراری تو فرنگ
دنبال شبکه شخصیش
تا بره رو دوربین پخش شه از نزدیک،
توام بشینیو قفل شی روش
بزرگ نشدی با اینکه زدی کلی‌ جوش

؛[قسمت پایانی]؛
گسل عاشق این شهر زیباس
شاید باید دوباره رنگ شه دیوار

مشتاق جلوه جدید
هستیم به دل‌ نگیر
فصلیه این افسردگی رد می‌شه
شکفتگی می‌شه طرح تی‌شرت

گاهی سرگرم
گاهی دردو می‌فهمی کل روز پکر
می‌فهمی سال‌هاست خوردی گول رکب
یه جوری همش میاری با‌ ای کاش و اگر

حالمون خوبه ولی‌ وضعمون بد،
بد به حال اون کسی‌ که تره خورد کرد

واس یه سری قولی‌ که نشد عملی‌
خودت زیر سوالی‌ چیکار داری به بقلی؟
شاید شدی آدم بده
شاید باید جزئیات یادم نره
سکوت کنی‌ بگن چرا؟ سوال کنی‌ جوابتو بدن با عربده

شهر شهر فرهنگ شهر زیباس
آفتاب از کدوم طرف در اومده؟ مشرق اینجاس
ما کیستیم همه پی‌ کشف این راز
اعتراف کن فک کن کیلیساس