Ali Sorena
Mahlake
[آلبوم خون خورشید | متن آهنگ «مهلکه» از بهرام و علی سورنا]

[قسمت ١: بهرام]
شنیدم انقدر سخنِ زور، تهدید و خط و نشون
که داره میاد از گوشم خون
بزرگ نشدم تو پرِ قو، حریفم نشد بدون
کسی اگه شده بگو کو؟ کو؟
پازل‌تون نمی‌شه جور، تیکه‌هات نمی‌ره تو
خمی نمیاد رو ابروم
بازی سرِ چیه؟ بپیچید بهش
جدیاشون پیش مائن، نمیاید به چشم
نمیاید به گوش
قلمم تک و تیز و تنده
بیست ساله می‌چرخه هنوز هم غلاف نشده
ابراهیم‌تون تبرش کنده
بگو من تنها بتی‌ام که خراب نشده
تلمبه‌ی کی کرده کله‌تو گنده؟
بگو هنوز قدرِ غبغب من باد نشده
هرکی می‌خواد بفهمه بره دوراشو بزنه
ولی آینده‌شو پیش ما خراب نکنه
قلمم کلاشه، جای گلوله‌ها واژه
بچکونم ماشه خون بدخواهام می‌پاچه
بگو هر کی دلش می‌خواد با ما آشنا شه
جای ما تو کتابائه، نه پشت ویترین تاجر
خاطرات مائه که هنوز هم تو خیابونائه
بلیط ماها رو نمی‌فروشن پشت باجه
می‌گیم هرچی بخوایم، راجع بهت نمی‌شیم ساکت
برام فرقی نداره رو سرت عمامه یا تاجه
[قسمت ٢: بهرام]
زندگی چیه جز دو تا دوست، غذا و سفر خوب؟
که اونم گرفتن ازمون
رفیقامون هم زدن از پشت، روم گذاشت اثر سوء
نشون می‌دم به همه دندون
دستام می‌برن بالا از کوه، پام مال راهای دور
مقصدم همیشه نامعلوم
عمرمون رفت با غرولند گذشت به جستجو
ولی نکشیدیم زیر و رو
نکشیدیم زیر و رو
زندگیمو تف می‌کنم تو روی رفیقای خائن، دشمنای بی وجود
حکومت فاسد، جامعه‌ی بی‌شعور
متنفرم از همه‌تون که یه کشوری ساختین که مظهر ظلمه
روزی نیست که زندگی‌مونو حراج نکنه
هر گهی می‌خوریم همه‌ش جرمه
زنده نمی‌مونه کسی که خلاف نکنه
دم حجله‌ها پر از جسد گربه
حکمی نمونده که قاضی‌تون برامون نبره
توی بدنامون پر شد از ترکش سربت
انگور خشم‌مون هنوز شراب نشده
ما موندیم و کلی دروغ و غرور کاذب
کلی دست پشت پرده، کاسه زیر نیم کاسه
من فرزند فرهنگ مسموم‌تون نیستم
من مادرم قصه‌ست، پدرم آوازه
این یه جنگه بین من و عقاید مردمم
من که از اول هم گفتم، بگو باورم کنن
اینا نمی‌خوان بفهمن من چی می‌گم
می‌گن پیچیده‌م
هل نشو، پاتو بردا از رو دمم
جایی که ما باشیم میاد بوی خون تازه
قلندر بیداره هنوز شب‌مون درازه
آدمایی مثل ما تو جامعه زیاده
که شعرمون هنوز واسشون هویت می‌سازه
خاطرات مائه که هنوز هم تو خیابونائه
قلم ماها رو نمی‌شکونه زور ظالم
ورق‌مون نمیشه تو دست‌تون مچاله
تا نیومدم سر وقتت خودت برو پی کارت
[قسمت ٣: علی سورنا]
یه خشم کهنه زیر پوست زمان
یه هروئین لخته تو مغز همه
من هنوز قلبم می‌زنه
چیزی نمونده که از دست بدمش
می‌گم هنوز هست کسی بخواد پی من بگرده
سفت و محکم رو ‌به جریان مرگ
ترافیک لاشخورا دونه‌دونه کم می‌شه
این جریان تازه همه رو رنده کرده
پس از تاریخ بپرسید
نه از بردگانِ برده‌دارِ ترسوی صحنه
ما زنده بودیم و همین بس بود
که دلیل محکم مرگه
راه نرو رو‌ پنجه لا جسدهای خواب
بکن تو مغزت مبارزه سخته
به این جمع کسی دعوتت نکرده
بجنگ با جنگش، برقص با رقصش
من کفرم که نمی‌ماله زهد
بده منو به توبه‌نامه لو
زوزه مید‌م به گرگ‌های لخت با شعر
قلّاده‌ت رو تف کن، مونده اگه هنوز واست راه نو
سگ سازمانی بیا بگیر پاچمو
جوری بیتو می‌کوبم
که چرک بزنه از تو سوراخ دماغ‌تون با فلو
سیرک صلح با طعم شیک جرم
که توی ایدئولوژی‌ها می‌ده فرم بهت
هیپ‌هاپ تا ابد جرمه
تو دنیایی که کلی پلیس ریخته پشتش
بده بره سینه به سرخی
ما که خلافکاریم، بذار گیر بده عرف
این ارشاد یه گرگه تو میشِ جلوت
من هنوز یه شیر تومه، می‌ده تلوت
پس هم قبله‌ام به جرمم
هنوز هم زنده‌ام به تخمم
باده پشتم و غریبم به کشورم
من اصلا قانون‌تونو ندیدم که بشکنم
و زندگیم یه ارکستر و سازم این هراسش
کشتن پدر بالاترین فرازش
فالش زدم گام عشقو گمراه‌تر از پیش
نبضو گم کردم، افتادم از ریتم
وسط این زمین تار و شرارت بی‌انتهای قلب منطقه
و توی خایه‌مال تو اوج حل درد و مسئله
چه می‌فهمی از قانون و جرم حمل حنجره
این نرم اوله تو اوج درد طبقه
بکش تا کشته نشی توی قلب مهلکه
به جرم درد، به جرم رقص، به جرم فقر بالاخره
یه گوشه کنج بند بشین و زل بزن به پنجره
دکوره رعد عربده، شیر مرده بعد حلقه
رقص ما جا خالی تیر توی سنگره
زندگی سخته اما بعد هر دفعه
به خودم می‌گم باید بجنگی وسط جنگل هی
تو سلول دفن زیر خبر پر از رعشه
ادبیات ماها توقف لحظه‌ست
تا میله‌ها زنده باشه ما به عکسش
درخت می‌کشیم از قلب دفتر شکسته
مهم نیست قلب‌هامون زخمه
مهم‌ بودن این انتخاب جبره
پر کن هر ساغر رو به زخمت
که حضور ما ترکیب آهن و‌ درخته