Ali Sorena
Khab Dar Khab
[متن آهنگ «خواب در خواب» از علی سورنا]


[قسمت ۱]
سرد بود و تنها
کجاست اصلا راه؟
یخ زدن چراغ‌های شهر
لکه‌های خون رو گرفتم تو‌ برف‌ها
از کنار فنس‌ها
از بلوک‌های تنها
تلخ و بی‌خونن
این خونه‌های بی‌صورت
عمیق و تیز و برنده است این زمستون
خیس و به چرک آلوده بود
یه نور کم سو، ته دالون روی تابوت
کم کم درد بودن
می‌زد به دندونم
خودم رو با الکل از خودم پوشوندم
خوابم گرفت و گفتم زیر لب‌هام
آدما همه مثل هم می‌افتن از پا

[قسمت ۲]
اتاق‌های گاز
صدای سایش ناخون جذامیان روی گناهان
در فولادی خفگی جمعی
کسی اینجاست واسه مداوای ما؟
برق‌ می‌زد رو شونه‌اش
درجات مرگ
سرگرد اعدام می‌کرد
نفرات به صف
صف پشت صف اعدام خفقان و تب
تا برگشت خونه تا روز بعد نفرات بعد
[قسمت ۳]
به یه کلبه توی جنگل
یه زن پشت یه پنجره خیره به منظره
صدای پا
زن چرخید
یه کلید تو قفل در چرخید
در باز شد
اومد سرگرد رو شونه‌اش ترفیع
سر میز شام با اسلحه با پوتینش و سردوشی
پر از اضطراب لباس خونه رو رو مین نمیشه پوشید
بعد شام تکرار
هم‌آغوشی از اجبار
زن نگاه کرد بی‌احساس
با پوتین نمیشه بوسید

[هم‌خوان]
چرک کرده تو سلسه مراتب
رو گسل زلزله فردا
خواب خواب در خواب
تنگنا در تنگنا در تنگنا در تنگنا
چرک کرده تو سلسه مراتب
رو گسل زلزله فردا
خواب در خواب در خواب
تنگنا در تنگنا در تنگنا در تنگنا

[قسمت ۴]
سرگرد پرید با یه صدا
از تخت‌خوابش
رفت سمت پنجره‌ها نرم و ساکت
آروم دستش رو‌ برد سمت سلاحش
دید صدای باده تو سطل حیاطه...
حل شد تو زخم روتینش
از سفتی بندهای پوتینش
اشک ریخت مست و نوشت
توی لحظه‌های جنگ
واسه بوسیدن باید اسلحه داشت
رفت به خواب
[قسمت ۵]
اتاق‌های گاز
صدای سایش ناخون سرگرد روی گناهان
در فولادی خفگی فردی
کسی اینجاست واسه مداوای من؟
برق‌ می‌زد رو شونه‌اش
درجات مرگ
سرهنگ اعدام می‌کرد
سرگردها رو به صف
صف پشت صف اعدام خفقان و تب
تا برگشت خونه تا روز بعد نفرات بعد

[قسمت ۶]
سر میز شام با اسلحه با تنهایی و سردوشی
پر از اضطراب لباس خونه رو رو مین نمیشه پوشید
بعد شام تکرار
خودارضایی از اجبار
سرهنگ بی‌احساس با پوتین نمیشه بوسید

[هم‌خوان]
چرک کرده تو سلسه مراتب
رو گسل زلزله فردا
خواب خواب در خواب
تنگنا در تنگنا در تنگنا در تنگنا
چرک کرده تو سلسه مراتب
رو گسل زلزله فردا
خواب در خواب در خواب
تنگنا در تنگنا در تنگنا در تنگنا