Ali Sorena
Enghelabe Rangha
[متن آهنگ «انقلاب رنگ‌ها» از علی سورنا]


[قسمت ۱]
یه زخم خیس تو تنم بود
یه راهرو جلوم بدون نور
از میون تنگنا گذشتم
از توی مه تن کشوندم
هیچ صدایی نمیومد
تا بوی نشت گاز
در رو هل دادم باز شد
رو تخت یه دست لباس بود
یه فضای غرق گاز
من رو عقب‌تر برد لحظه‌ها
دیدم

[هم‌خوان]
با انقلاب رنگ روی صورتک‌ها
سبزها سرخ‌ها زردها بنفش‌ها
دیروز رو انگار شکست داده فردا
تن‌ها تنهان بی‌جذام امن‌ها
با انقلاب رنگ روی صورتک‌ها
سبزها سرخ‌ها زردها بنفش‌ها
دیروز رو انگار شکست داده فردا
تن‌ها تنهان بی‌جذام امن‌ها
[قسمت ۲]
سرگرد جلو آینه صاف شکسته احساس
مقابل نقابش می‌گفت:
من جنگیدم اونجا که از زمین مرده گرگ گشنه رویید
من جنگیدم مجروح و زخمی پر از سرب و گرد خونی
من زمین روحم رو کشیدم به سیم خاردار
واسه عشق گُل
و کشتم برای زندگی و از خاک مرده رز مرده رویید
اولین مرز رو ساخت کاشف تجاوز
برابریتون دروغ بود حاصل تمارض
می‌دریدید زیر لباس فرهنگ
تاریخ تکرار زور بود جاکش تناسخ
آدما دو دسته‌ان یا تو سرگذشت مردن
یا دیدن این زور رو توی لحظه دست بردن
شما توی مکر عقل من تو لحظه مست مُردم
همه لاشخورا رو کشتم از خودم شکست خوردم
لای توله‌های خون‌خوار پیر پُر پَروار
آقازاده‌های خوک زیر کت و شلوار
نفس نمی‌کشیدید اگه بودید جای ما
تو پتوی حریرتون ندیدید سرما
شما نه مال جنگید نه مال دعوا
ما آغوشمون باز بود همیشه رو به فردا
اما مرز واسه زوره چه با تاج چه بی‌دربار
سگ زرد برادر شغاله سرباز
یه شیر که خودش رو میدره تو تنگنا
یعنی که خسته است از جویدن کفتار
این رو گفت و درجه‌اش رو آویخت رو تنش
باز کرد گاز رو بعد خوابید رو تخت
تجزیه شد از بدنش پخش شدن رنگ‌ها
جمع شدن تو اندام لُخت صورتک‌ها
زمان برم گردوند به لحظه
رفتم تو راهرو بی‌جذام و زخم‌هام
دیدم
[هم‌خوان]
با انقلاب رنگ روی صورتک‌ها
سبزها سرخ‌ها زردها بنفش‌ها
دیروز رو انگار شکست داده فردا
تن‌ها تنهان بی‌جذام امن‌ها
با انقلاب رنگ روی صورتک‌ها
سبزها سرخ‌ها زردها بنفش‌ها
دیروز رو انگار شکست داده فردا
تن‌ها تنهان بی‌جذام امن‌ها