Ali Sorena
Gole Sorkh
[متن آهنگ «گل سرخ» از علی سورنا]


[قسمت ۱]
ایستاده بود رو به امید
و‌ پسِ پشت می‌رفت توی سرخی
غروب رو فرو کرد تو کوله‌پشتیش
دست‌های زوری که آلوده بود به خون خورشید
روح جنگ از نفس‌های ما نریخت
دست‌ها از دست‌های ما نریخت
ما زنده‌ایم تو سلول آزادی
که کولیان رهاترن از مرزهای آهنین
با زخم قامتش نمرد
نامش رو دزدیدن اما پاکتش نمرد
رویا تو یه غروب ساحل رهاش کرد
ایستاد و باورش نمرد
تو صورت مرگ نگاه با نبض‌های خون معنای عظیم زندگی بود با زخم‌های پوچی
از رو خونه خراب رد شد
هرگز ترس فردای موهوم رو باورش نشد
بیرون از هر نوع انجماد
با اشتیاق آغوش نه با احتیاج
واسه قدرت تو دست اجتماع
واسه‌ی فهمی از شدن پایان اعتیاد
این گلوله‌ها که مرز رو داد می‌زدن
و سینه ما که واسه هر شکار می‌تپید
سر کشیدیم نور رو جرم‌شناسی شد
و مستبد که نور رو دار میزنه
واسه
اونجا که تلخ می‌شد حرکت
به قد نخ می‌شد رفتن
من فهمیدم از تو تپش‌های قلبم و قدرت رو دیدم وقتی هر زخم می‌شد حرکت
نفس تو حصار بِتُنه
ما نخواستیم زندگیمون تو اجاره بمونه
تیر زدن تو سینه‌هامون یادت بمونه
گُل سرخ فردای خونه‌ها ادامه خون ماست
[هم‌خوان]
ما انتهای هر کوره راه
یه جایی توی قعر مخروبه‌ها
یه سیل درنده اندوه ما
میشه یه خیزش تپنده نذار سد رو به ما، آه
انتهای هر کوره راه
یه جایی توی قعر مخروبه‌ها
یه سیل درنده اندوه ما
میشه یه خیزش تپنده نذار سد رو به ما

[قسمت ۲]
گفتم من آماده جنگم تو اندوه‌ترین فردا
بی‌رنگ‌ترین و معشوقه‌ام این رنگان
فکر می‌کردم به این سوال مبهم که
با چی دست‌های ریخته رو می‌شد از رو زمین برداشت
گذشت تا خیزش تباهی
موند تخیل و بینش نما
چقدر عوض می‌شد
مساحت زمین خونه‌های مرده بعد ریزش بنا
خلط می‌شد رویا رو سینه مکان
وقت سرفه ملال از تو ریه زمان
جهان اندیشه‌هامون رو شکستن
زنده موندیم تو اندیشه جهان به عشق
نجاتم بده
تا تو این جریان تپنده همراه شم
زندگیم درد می‌کشید
هر تلاشم به بمبست می‌رسید
و دیدم انتهاشم
من حفظم که سطر سطر شعرم به قعر زد
طلسم شدم به رعشه
من رو نفرت یه لحظه
طعم مهر هم رها نکرد
و بالا تر از سرکوب مترم شکست
مثل سقف خونه‌مون و باز
تکرار باد کند کف لونه‌مون رو ما
مُرد طراوت و از فشار سرمامون قطب‌نما یخ زد
اما دیروز رو کنار میزنه
این لحظه که داره ما رو مثال میزنه
یه عمر بیهودگی رو فریاد میزنه
اون دستی که آفتاب رو شلاق میزنه
هر سو یه قامت و هر بدن یه سازه
یه آوازه سرود باد و رقص شِن
نگاه کن اندام کوچه‌ها رو
که رقص رو نمیشه با گلوله‌ها هدف گرفت
[هم‌خوان]
ما انتهای هر کوره راه
یه جایی توی قعر مخروبه‌ها
یه سیل درنده اندوه ما
میشه یه خیزش تپنده نذار سد رو به ما، آه
انتهای هر کوره راه
یه جایی توی قعر مخروبه‌ها
یه سیل درنده اندوه ما
میشه یه خیزش تپنده نذار سد رو به ما، آه
انتهای هر کوره راه
یه جایی توی قعر مخروبه‌ها
یه سیل درنده اندوه ما
میشه یه خیزش تپنده نذار سد رو به ما، آه
انتهای هر کوره راه
یه جایی توی قعر مخروبه‌ها
یه سیل درنده اندوه ما
میشه یه خیزش تپنده نذار سد رو به ما...