Ali Sorena
Charkheshe Rangha
[متن آهنگ «چرخش رنگ‌ها» از علی سورنا]


[قسمت ۱]
بالا تر از خیابون و پر دود سرخی
گسسته از شلوغیا پشت کوله‌پشتیش
سپهر آسمون بود پر رود امید
تنش گرگ و میش لبش رژ خون خورشید
شهر تیر توی زنانگی‌ می‌زد
اون تو خلوتش به یاد مردی بود
اون نمی‌خواست تو سنت گا بره
زمانش رسیده بود نَقب بزنه تا دل حوادث
وقت رسیدن توی نبض چکیدن
یه مرد که زن می‌شد لحظه دیدن
*سپهر سال‌هاست که عاشق چکاده*
چکاد فرزند مادر افسرده بود
دنبال زنانگی مرده‌اش
به زیر سیلی زندگی
یه کوه شده پر از سنگ‌های خرد
یه مبارزه تو روزه
ولی شب زیر نفوذ
یه زوزه مرموز میسوزه
وقتشه آتیش عشقشو‌ بالا بیاره
*چکاد سال‌هاست که عاشق سوزه*
سوز‌ یه شعره فراری از شاعره
که سال‌هاست تو وهم تخیل وزیده
پر از تنفر از شهر آلوده به دوده
پر از تنفر از مرز قانون رو شکونده
گاهی فکر میکنه یه فاحشه تنهاست
گاهی دنبال نمایش یه فرداست
اما وقت وزیدنه یه بار واسه همیشه
*سوز سال‌هاست که عاشق حواست*
بیزار از زنی‌ات یه تمدن اسیری
از این فرهنگ پیر و از این تسلط پذیری
میزنه بیرون از تو ساعت یه شهر
بدنبال یه زن میگرده تو قامت یه مرد
یه هُبوط به چهره
حوا به دنبال مهره
وقتشه که خودش گاز بزنه گناه رو
حوا سال‌هاست که عاشق سپهره…!
[پل]
ما پاره پاره‌های روح مجروح شهریم
گسسته از استبداده پوتین یه بیمار
یا نمیرسیم اون جوری که دل میخواد
یا می‌رسیم همیشه روزی که نمیخوایم
با اخطار داس آسمون رو ساده پر نکشد
هویت گناه ‌جنسیت و سرزنش
یه دایره به دورمون با هر تنش
تا از ترس قاعده خفه بشیم تو مرکزش

[هم‌خوان]
آبی شیم از تاریکی گریز
روسیاهی از ما نیست
سفید عشق بی‌شک

[قسمت ۲]
تو تئوری خنثای تحمیل جسم
سپهر عمل کرد به تغییر جنسیت
شد یه دختر به عشقش خاتمه نداد
یه ظرافت زنونه ساخت به خاطر
چکاد
که به خاطر سوز‌ تن به فاصله نداده
و یه مرد شده تو قامت یه زن
و سوز
زن شد تو قامت یه مرد
که حوا رو بگیره به خاطر هواش
و حوا
نقاب از چهره گرفت
مرد شد به عشق سپهر
میگن تهش چی میشه چی؟
چرا ما همیشه دیر می‌رسیم؟
عشق مثل یه کاغذ باطله
پس از دور باطل دور زخم جاذبه هوس شد
و حوا
احساس کرد که سوز رو میخواد
و سوز
چکاد رو خواست جهت دایره عوض شد…!
[هم‌خوان]
آبی شیم از تاریکی گریز
روسیاهی از ما نیست
سفید عشق بی‌شک