[متن آهنگ «طغیان» از علی سورنا]
[همخوان]
از کف شهر
رو مرز ترس
میکشیم قامتمون رو تا طغیان
از سازهها آواز ما
بیناله پاره میکنه طغیان
[قسمت ۱]
این واسه کشتار لاشیا
واسه بیداری فردا
واسه زخم رهایی تو بند بیماری مرزا
این مته درد تو قلب سیمانی ترسا
این تیک تیک بی رمق ساعت امروز
ثانیه شمار دینامیت فرداست هی
اونا که از دستگاه سیرن
یا به اعتبار قصر راه میرن
لاشیا که توی صفها گیرن
و تخم و ترکه اینایی که کف خوابیدن
از رسانه تا مدهایی که تهش گا میرن
تا تو که رو کون خزیدی من رو کف پا دیدم
از ترس نوشتی رو مین لاشی من
نصف عمرم رو با پوتین خوابیدم
تهدید بیثمر ماها نیست به صلاحتون
از غلادهتون بزنید به غلافتون
شما که مُردید با این رپ تخمی
ما تف نکردیم رو میز پدرانتون
که رعشه کشیدن به صحنه ما
و دلتنگ شد هر بند نگاهمون
تو عصر خدایی گلوله و مد
من رو دستگیر کن به جرم خلع لباس
[همخوان]
از کف شهر
رو مرز ترس
میکشیم قامتمون رو تا طغیان
از سازهها آواز ما
بیناله پاره میکنه طغیان
[قسمت ۲]
پات رو از تو قاعده بردار
خونهات رو به گا بده سرما
گه نخور واسه شاعر فردا
تو تهش اگه بشه بشی جاکش دربار
اون که میخنده جالبه تنهاست
و گریهام میکرد گدای یه معناست
ببین ما شر زاییدیم
قد زخمای فاحشه تنها
رقص، رقص با نقص
از خطر زندان تا اثر شعرام
من یه تیزیام وسط تهران
فرق طنابی که اعدامی میخواد
با قلادهای که به گاری میتازه
مرز تجاوز اداری بود اما
حریم یعنی پات رو بذاری میگام
کف اینجا لیزه با شیب
باس بلد رقص پشت میله باشی
میگم اینا که فِتیشه
رقص ما جاخالی تیره لاشی
خلا من گلوله پر بود
پر نمیشد با یه بوسه سُر زود
دوباره دستها و گونه سرخ موند
نمیچرخم با سوت دکور
بلند
کشدار
مثل الکترونهای بیمدار
پر از احساس
ریزش یه آوار بیقرار
تو بغل قید رو بگیر
ما جنگل رو میگاییم تا هی کنه شیر!
سلامتی شرا لا جمع بی وجودا
واقعه تو راهه پیک رو بریز
برید از ترس لای تنهاش
ما تصادف میکنیم با همهاش
زندگی یه مادر فاحشه بود
یه تناقض محض و یه آره جور
همه گمید تو سِحر خونه
بیرون رو کیه که مصر بتونه؟
یه زنده سرخی که شعر خونه
که حتی عاشق بشه توی...
[همخوان]
از کف شهر
رو مرز ترس
میکشیم قامتمون رو تا طغیان
از سازهها آواز ما
بیناله پاره میکنه طغیان