[متن آهنگ «مستی» از علی سورنا]
رفیق من امشب بد مستم
یا زیاد خوردم یا کم جنبم
پل تگری زدن رو رد کردم
اصلا نمیدونم که با خودم چند چندم
من دچار سر دردم
تب دارم، یه جورایی لش کردم
پیِ شکستهبند و این داستانها نباش
من بدجوری از خودم در رفتم
خیلی خوردم ولی هنوز نمردم
این الکلها هنوز من رو نکشتن
فراموشکارم، ایرادم اینه
پیک خالیه جلوم و میگم هنوز نخوردم
بریز پیک بعد رو، علی نسخِ توئه
دم ساقی گرم و سبد پرش
این که زیاد خوردم این نظر توئه
هر پیک، پیکِ یه خبر نوئه
شاید ریختنِ اینها تو رو خسته کنه
بده من بریزم، از اول دست توئه
بخور، نوش، دم هر چی مستی خوره
بزار یه قصه بگم واست مزه کنه
یه یارو بود میگفتن پهلوونه
هر روز میرفت تو یه قهوهخونه
دو تا بطری عرق و دو تا استکان میخواست
میشست، میخورد، میرفت مست تا خونه
تا اون قهوهچی پرسید: «صبح تا مییای
تا اخر شبش که شل راه مییای
عرق یا ویسکی یا ودکا میخوای
چرا از هر کدومشون دو تا میخوای؟»؛
گفت: «ما سه تا بودیم، سه تا رفیق
قول دادیم هر جایی تنها بریم
جای هم بخوریم، جای هم مست کنیم
جای خالی همدیگه بره پیک روی میز»؛
گفت:« باشه ولی هرچی گشتم
گفتی سه تا، اینا دو تاست و من تو شکم»؛
یارو یه نگاه بهش کرد و بعد با لبخند
گفت: «این سهم اون دوتاست، من تو ترکم»؛
مستی راستی کولیا بردن
منم کولیم، واسه همین جفت آوردم
یارو خیلی مرد بود قد دو نفر خورد
من چی بگم که قد دنیا خوردم
مستی راستی کولیا بردن
منم کولیم، واسه همین جفت آوردم
یارو خیلی مرد بود قد دو نفر خورد
من چی بگم که قد دنیا خوردم
مستی راستی کولیا بردن
منم کولیم، واسه همین جفت آوردم
یارو خیلی مرد بود قد دو نفر خورد
من چی بگم که قد دنیا خوردم