Shayea
Sarpaam
؛{مقدمه}؛
سرتو که میندازی پایین
فک می‌کنن خبریه
چوب لا چرخشون نکنی
دور می‌گیرن
جزء خودشون
ما هم خبر داریم
هیچی نیستن

؛{همخوان: کنیس}؛
زدن پشتم هر بار
درست اوج پرواز
دیدن بازم بس نیس
دیدن بازم سرپام

؛{پس همخوان}؛
خوبه حالم، هنوز سرپام
گوله کردم من، سمت فردا
رامو بستن، چیدن دیوار
پس آسیاب به نوبت این بار

؛{قسمت اول: حصین}؛
‎خوبه حالم چرا بد دیگه، هان!؟
هنوز شبا پهن میشه بال
‎دو تا میان قد چنار
کم کارکرد صندوقا دست‌گیره دار
‎رفیقامم همه وحشی و هار
بگو چیش کمه قابو ببین تصویر سال
‎فاز نصیحتم نگیر یکی گرفت رومون
ولی دو تا تز دادیم خود یارو رفت زیر بار
‎نه دیگه به من امیدی نی
من بعدم دنیامو می‌بینم تا جلو بینیم
‎تا هر بار خواستم تو اوج برم پروازی رخ بدم
کندن پرامو یه مشت مفه چینی
‎ببین
اصلا فاز ناله پاله نی
بیا بالاتر زندگی که جاودانه نی
‎همین هارم کرده ینی جوری بارم آورد
که می‌تونم درارم بذارم اینو لای پای شیر
‎حفظم بسته چرت محضه
ته آرمانا حرص برا چرک دسته پس
‎اینو گذر زمان و سن می‌گه به تو
وقتی اون چهرتو کرد شکسته‌تر
‎تف تو این جماعت شهر
تنگ شده دلم برا سلامت جو
‎تا دیدن که تو منم شهامتش هست
ساخت از من یه آدم در حالت جنگ
‎این ورا هوا پسه بد
چون جنگله برادر من
؛{همخوان: کنیس}؛
زدن پشتم هر بار
درست اوج پرواز
دیدن بازم بس نیس
دیدن بازم سرپام

؛{پس همخوان}؛
خوبه حالم، هنوز سرپام
گوله کردم من، سمت فردا
رامو بستن، چیدن دیوار
پس آسیاب به نوبت این بار

؛{قسمت دوم: شایع}؛
تونستی بالاخره دیدیمت
پیش خودت فکر می‌کنی کلاه سر کی میره!؟
جلو مردم شیری بعد گیریمت
خر با آرایشم چشم همه می‌گیره
ببین حاجی حوصلش نی اصن
نه اهمیت بدم متنفره کی ازم
که می‌گه چی ازم
که می‌ده چی نظر
نمی‌دم ترتیب اصن
تا بالا نگیره آش واسه هیچکی نمی‌پزم
حواسم شیش‌دنگ به زندگیمه
نمی‌خوره بهتون کاغذو جر بدینش
نمی‌دونم این پرچمه کی سفیده و
تش کارد کدوممون تو کتف کیه
پَ از الان تا هر وقت
سرمو گذاشتم زمین و رفتم از دست هستم
بهم بگو کمتر از سگ
اگه یه روز واسه برد تو شهر نگشتم
حالا، دیگه با تو تصمیم
عواقبش اینه اگه رامو بستی
بپیچو از کفش ما پاتو ورچین
ما تو خودمونیم و هیچی کم و کسر نی، نه
بهم نگو قانع باش
راه‌هایی رو رفتیم که متر به متر چاله داشت
بودن اگه بود عشق و حال ما به راه
چقدر حال دادیم و زدن تو حال ما
؛{همخوان: کنیس}؛
زدن پشتم هر بار
درست اوج پرواز
دیدن بازم بس نیس
دیدن بازم سرپام

؛{پس همخوان}؛
خوبه حالم، هنوز سرپام
گوله کردم من، سمت فردا
رامو بستن، چیدن دیوار
پس آسیاب به نوبت این بار