Erfan & Gdaal
Makhzaneh Raaz
[مقدمه: عرفان]
آ آره ، دارا این یکی خیلی جالب بود
حالا با داریی دایی
تو راه خونه بودم، تو ماشین
هی داشتم بیتا رو گوش میدادم
یهو رسید به این دیگه نزدیک خونه بودم
هی داشت میرفت بالا
قشنگ میدونستم میترکه
همونو دور زدم پیچیدم رفتم
رفتم سر بازی
دور زدم ماشینو
رفتم سر بازی
[ورس یک: عرفان]
آ ، بازم رفت سر بازی
سنگ دل تر اَ یه افسر نازی
هفتاییم اژدها هفت سره باز تیم
نه رپ نمیکنی دلقکید لاتی
بحث جدی، نی وقت واسه مسخره بازی
عمقی میریم پی مخزن رازیم
استادشیم میگه مساله سازیم
مستیم پی کشف، زکر رازی
من رفتم چون که گم شده بودم
آره خورشید پشت ابرا پیداش نبود
هر بچه هم همه گرگ شده بودم
از اون مدل رفیقا که میگی ای کاش نبود
برگشتم چون که پر شده نورم
عرفان اینبار یک دونه از عیباش نموند
برگشتم چون که قول داده بودم
ولی نبودم هم یکی مثل بیتام نخوند
[قلاب: عرفان]
آ آره یکی مثل بیتام نخوند
ذوق کردین سره خدافظی ها؟
دیدی از این خبرا نیست
آ ، آره ، پایداره
[همخوان: عرفان]
میدن هی عشقو
حالا داشیا من هر وری برم
میدن هی عشقو
حالا دخیا من هر وری برم
میگن هی عشقو
حالا کلمه ها هر وری برن
میدم هی عشقو
فقط خودیم من هر وری برم
[ورس دو: نیما]
I stopped livin' in my brain's illusion
I now listen to my heart
Everything changes
And i'm adapting to it
...
This god and ...
I'm gonna live it
No time to waste and pause
I gotta win it (win it)
Life is just a game
I gotta play it (play it)
Source of love is pain
I'm here to say it
Pray to the gods above
I never act
My mask off, your mask on
....
I plan strong
My words bond
I'm always me
I dream long, I write songs
I wanna eat
Livin' in the moment
I could breath the pain away
And let it go
Livin' in the moment
Let my dream stay away
Never broke
[همخوان: عرفان]
میدن هی عشقو
حالا داشیا من هر وری برم
میدن هی عشقو
حالا دخیا من هر وری برم
میگن هی عشقو
حالا کلمه ها هر وری برن
میدم هی عشقو
فقط خودیم من هر وری برم
میدن هی عشقو
حالا داشیا من هر وری برم
میدن هی عشقو
حالا دخیا من هر وری برم
میگن هی عشقو
حالا کلمه ها هر وری برن
میدم هی عشقو
فقط خودیم من هر وری برم
[ورس سه: جیدال]
یه روزی زیر زمین چال شدم (حالا)
بالام روی بالکنم (بالا)
باز شده میرم باز خودم
بالا، تر فک کنی فانتومم (آ)
جی دال ورسای سارکوزی
میان، دنبالمونن انگار نارکوسیم
ولی نمیگیرنم چون علی پابلو نی
مث لباس چینیای اینا تابلو نی، هی
برا برد بوده هر چی باختم (هرچی)
ماکیاولی من میخوام شهریار شم
ترس ا غربت و حبس نی داشم
شروع نمیکردم اگه ترسی داشتم
[همخوان: عرفان]
میدن هی عشقو
حالا داشیا من هر وری برم
میدن هی عشقو
حالا دخیا من هر وری برم
میگن هی عشقو
حالا کلمه ها هر وری برن
میدم هی عشقو
فقط خودیم من هر وری برم
میدن هی عشقو
حالا داشیا من هر وری برم
میدن هی عشقو
حالا دخیا من هر وری برم
میگن هی عشقو
حالا کلمه ها هر وری برن
میدم هی عشقو
فقط خودیم من هر وری برم