Hichkas
Vagheyitar Az Mostanad
؛[مقدمه]؛
اول فارسیتو خوب کن بعد این آهنگو گوش کن...

؛[قسمت ۱]؛
ما، واقعی‌تر از مستند
ثابت شده، بی‌نیاز از سند
ولی تو، اسمت تو لیست کارتونای تاریخ کمه، چرا؟
چون پت به مت گفت
چی گفت؟
گفت این اسکلو بازیش نده...
تا به ما می‌رسی از رشادتات می‌گی با آب و تاب
که آره رفتیم محل فلانی با داد و قال
زدیم ستونای محلو کردیم تار و مار
ولی یهو فلانی رو که می‌بینی می‌شی لال و مال
تا الان که می‌دادی پشتش فحش خوار و مار
می‌شه رنگت سفید مثل برف و گچ بده حال و مال
تو رو که می‌بینم واسم زنده می‌شه یاد و خاطره‌ی فیلمای هندی شاهرخ‌خان
تو به ما نمی‌خوری اگه می‌خوردی جاش
ورم می‌کرد و می‌ذاشتیم یخ جاش
یا بخیه لازم می‌شدی چون می‌شد زخم جاش

؛[همخوان]؛
می‌شینه
تو جمع میکروفونو دست می‌گیره
از خودم می‌پرسم این داداشمون چی می‌گه
چیزایی که تعریف می‌کنه رو اصلاً کی دیده؟
یکم سعی کن خودت باشی مگه چی می‌شه
؛[قسمت ۲]؛
هر روز داخل و خارج از دیارمون
بیشتر می‌شن آدما تو سبک و سیاقمون
ولی چیزای غیرواقعی زیاد میاد بگوش
دستپختتو دوست ندارم، بگو توش می‌ریزی چیا به زور
نمک قاطیش کن
ولی خالیبندی و چاشنیش نکن
چون، زیاده بوش
دستپخت ما لب جدول و زیر درختای بوخوری سِرو می‌شه
یه اتفاق جدید یعنی یه شعر دیگه
نادر که نیستی چون زیاده ازت
پویا هم اگه بودی که نمی‌افتادی عقب
از وَجَناتت معلومه که صابرم نیستی
والّا واسه بالا اومدن عجله نداشتی ذیغی
دزدیم می‌کنی بهترین سارق باش
اسمت هرچی هست اَمین و محسنم که نیستی
حداقل صادق باش

؛[همخوان]؛
می‌شینه
تو جمع میکروفونو دست می‌گیره
از خودم می‌پرسم این داداشمون چی می‌گه
چیزایی که تعریف می‌کنه رو اصلاً کی دیده؟
یکم سعی کن خودت باشی مگه چی می‌شه

؛[قسمت ۳]؛
درود به اون
که وقت طلوع نور
عاشقونه شعر می‌خونه که بشی لولِ لول
واقعیه و نیازی نداره به پول خوب
فکر نکن، منظورم بلبل سر کوچه بود!
یکی آهنگ راجع به داف داره بیش از شصت تا
ولی دافاش انگشت‌شمار نیستن حتی
اون یکی میگه گرمی داره ولی از دور
تیزی و ببینه و رفته از هوش
فلانی میگه
ایران فلانه
ایران بیساره
جاتون خالی می‌دیدیم می‌کرد چیا نثارش
ولی بعد دید واسه این که بشه محبوب
بهتره وطن‌پرست باشه ولی مشروط
ما حرف و عملمون یکیه، سرپوش
لازم نی چون که نداریم کمبود
به فکر فرهنگ و اقتصادیم هر روز
حالا هم کندیس تنمه یه کت چرم روش
بیا
؛[همخوان]؛
می‌شینه
تو جمع میکروفونو دست می‌گیره
از خودم می‌پرسم این داداشمون چی می‌گه
چیزایی که تعریف می‌کنه رو اصلاً کی دیده؟
یکم سعی کن خودت باشی مگه چی می‌شه

؛[قسمت پایانی]؛
هه هه هه هه اینم همینجوری یه آهنگ بود که دیگه گفتم بدیم بیرون یه عشقی بکنیم (یه عشق)
یه نکته‌ای توش بود یه پیامی داشت
مثل کارای بقیه نیستش که هیچی توش نداشته باشه (چه خوشتون بیاد...)
البته خب مسلماً همه خوششون نمیاد
چون اصلاً ما یه جوری کار نمی‌کنیم که همه خوششون بیاد
فقط کسایی که می‌فهمن خوششون باید بیاد...
...نکته‌ی اصلی کلاً، واقعی بودن... این که باید خودت باشی
آهاااا بچه‌ها می‌گن امروز پونزده اسفنده واسه همین
عیدو پیشاپیش به همتون تبریک می‌گم امیدوارم که
سال خیلی خوبی داشته باشین
مخصوصاً به بهراد داداشم تبریک میگم عیدو
از این داداشی لاشی نه ها داداشِ داداش
امیدوارم فهمیده باشه

؛[همخوان]؛
می‌شینه
تو جمع میکروفونو دست می‌گیره
از خودم می‌پرسم این داداشمون چی می‌گه
چیزایی که تعریف می‌کنه رو اصلاً کی دیده؟
یکم سعی کن خودت باشی مگه چی می‌شه
...پس، به امید دیدار بعدی دیگه امیدوارم که همیشه موفق باشین، فعلاً