هیچکس:
عاشقم
؛[قسمت ۱]؛
عاشقم… عاشق الفبا
سین ت قاف لام الف بعدش لام
فوتبالی نیستم ولی، عاشق گل کوچیکم
بوی خاطرات بچگی رو میده
شیرین، دودی نه
عاشق وقتیم که میدن بم اخطار
شاید فک میکنن اصلاح شم امسال
ولی انگار نه انگار
عاشق سفرهایام که رنگی نیست و عشقی مثل همسفره
تو اون بهروز بود و این تو نونه در عوضش
نمکم تنگش،مزشم من بهتره خودم دیگه نزنم حرفش
از انگشتام بگیر خبر از طعمش
رفیقا هم همه هستن بغلت
حرمت داره، عمرعمراً نمیکنم با هیچی عوض بدلش
آره نفسم حقّه
از هرچی عاشق مبارزهام و اسلحم قلمه
اصلا هم دست کمش نگیر
از هرچی گرمی مرمی هس خفنتره
عاشق ریسکم چون زندگی با خطرم قشنگه
بله دیوونم اما زیدم میگه نمیکنم ترکت
در عوض درکش میکنم
دکترا جوابم کردن، امیدشون هم ازم قطعه
؛[همخوان]؛
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
؛[قسمت ۲]؛
عاشقم… عاشق حرف کم ولی تاثیر گذار
درست مثل نوشتههای عقب بعضی
از ماشینایی که تو مسیر سفرتن
نشستن رو چمن نرم، لقمه گرفتن با سنگک گرم
وقتی شده پرونده جمع
آزادی از قفس تنگ
اینکه از همه پند... بگیرم
طرف حق... بکنم واسهی وطنم جنگ
پافشاری تا سر حد مرگ
رقص برگ
یه چی میخوام بگم که نداره اصلا به مساله ربط
من غول آخرم تو رپ، رسیدی مرحله چند؟
عاشق دسپخت مادرمم، اگرم سرد باشه مشکلی نیست
در عوض یه ادویهای میزنه که بکره
تو هیچ رستورانی نیست و اسمش عشقه
عاشق وقتیام که تو راه رسیدن به هدف
بکنن پاهامو قلم
چه انتظاری میره ازم؟ برم عقب؟
نه، برعکس
مخصوصاً وقتی با اینی که هست تو دست
دارم سر جمع ۳ تا قلم
بگو عجب
ریاضی که هستی بلد
؛[همخوان]؛
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
؛[قسمت ۳]؛
عاشق دریا، دلم میخواد پسوندش باشه ، سوز
پس رسما واسه اون رو عرشهام و توپ صدا میده بوم بوم
کشتیهام غرق نمیشن
ولی خوب دلم سوخت
عاشق انتقامم ولیکن بخشش
شیرینیای توش هست که نمیشه وصفش کرد
عاشق خود شناسیام و ضعف رو باس کشفش کرد
ترس رو باس دفنش کرد
هدف رو باس شناخت و بعدم سمتش رفت
عاشق وقتیام که
منم و خدا و بس
فرشتهها دست، حاجیت رقص
مست مست میگیرم جشن که مال دنیا هیچه، پشم
تش مرگه، عشق هست
پس،میشه نشست، چشم رو بست
رسید به اصل... اصلا یه چی دیگس این عشق
میکنم خاک رو ترک و میشم به آسمون وصل
روم رو میکنم به سمت زمین
نشون میدم یه شصت
بیاه...
این ترانه بارداره، حاملس
اسم بچه هاش هم پیام و نوید و امید و خاطرهس
؛[همخوان]؛
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ه