Hichkas
Ye Rooze Khoob Miad
؛[قسمت ۱]؛
یه روز خوب میاد
که ما هم رو نکشیم
به هم نگاه بد نکنیم
با هم دوست باشیم و
دست بندازیم رو شونه های هم
آها، مثل بچگیها تو دبستان
هیجکدوممون هم نیستیم بیکار
در حال ساخت و ساز ایران
واسه اینکه خسته نشی این بار
من خشت میذارم، تو سیمان
بعد این همه بارون خون
بالاخره پیداش میشه رنگینکمون
دیگه از سنگ ابر نمیشه آسمون
به سرخی لاله نمیشه آب جوب
مؤذن اذان بگو
خدا بزرگه، بلا به دور
مامان امشب واسمون دعا بخون
؛[قسمت ۲]؛
تا جایی که یادمه
این خاک همیشه ندا میداد
یه روز خوب میاد
که هرج و مرج نیست و تو شلوغیها
به جا فحش، به هم شیرینی میدیم
و زولبیا، بامیه
همه شنگولیم و همه چی عالیه
فقط جای رفیقامون که نیستن خالیه
خون میمونه تو رگ و آشنا
نمیشه با آسمون و آسفالت
دیگه فواره نمیکنه، لخته نمیشه
هیچ مادری سر خاک بچه نمیره
خونه پناهگاه نیست و بیرون جنگ
وای از تو مثل بم ویرونم
یا اصلا مثل هیروشیما بعد بمب، نمیدونم
دارم آتیش میگیرم و اینو میخونم
پیش خودت شاید فکر کنی دیوونم
ولی یه روز خوب میاد، اینو میدونم
؛[قسمت ۳]؛
راستی، وقتی یه روز خوب میاد
شاید از ما چیزی نمونه جز خوبیا
نا امن و خراب نیست، همهچی امن و امان
کرمها هم قلقلکمون میدن و میشیم شادروان
آسمون، به! چه قشنگه
کنار قبر سبزه، چمنه
هیچ مغزی نمیخواد در ره
فقط اگه صبر داشته باشی حله
دست اجنبی کوتاست از خاک
نگو اووو کو تا فردا
اگه نبودم میخوام یه قول بدی بهم
که هر سربازی دیدی گل بدی بهش
دیگه هیچ مرغی پشت میله نیست
هیچ زن آزادهای بیوه نیست
دخترم، بابات داره میاد خونه
آره، برو واسه شام میز بچین