[متن آهنگ «روشن» از عرفان و پیشرو]
[آغازین : پیشرو و عرفان]
خوب ، هوا روشنه نه؟
دلمون روشنه
برف میاد داداش ، خیلی برف میاد
امیدوارم که همینطور که هوا روشنه دلاتونم روشن باشه
تو فضای عجیبی ساختیم این کارو با هم
آره ، تازه شروع شده
بریم
[همخوان : عرفان و پیشرو]
باز پرا بازن آخه راحته واسم
روشنه از اول ، تا آخر راهم
پره حرفیم اینا بد لالن، جنسیم اینا دلالن
نمیشن وارد به اتمسفر سیارم
وقتی پیشرو میاد با عرفان
نده پز فیک بزن هد بام
وقتی ما میشیم هم پیمان
تو رو بیرون میکشیم از زندان
وکالو میندازیم تو فر داغ
تو میشنوی میشی گره باز
دیگه حسابی شدیم بی حساب
حتی اگه همه چی بره زیر پا
اگه تیره و تاره کیرته
من بهت قول میدم میشه ناب
این داروی دیدته
همونی که اکیپ ما میشناخت
[قسمت اول : عرفان]
بذار امیدی باشیم تو نا امیدی
پرات بستن بهت بالو میدیم
دلا خستن بهت حالو میدیم
امشب برنامه کل سالو چیدیم
راهی رفتیم که تهش برگشت نبود
چاهی کندیمو و تهش گنج نبود
قفل کلیدیم ، سفره میچیدیم
نسخه پیچیدیم برگهش نموند
پشتمون خالی ، مشتمون خالی
چوب لای چرخ و پنچر نموند
مشتتون بودیم ، پشتتون بودیم
توی دستمون خنجر نبود (نه)
قلممون حنجرمون
سپر همیم چون سنگر نبود
از این کسکشا سنگترو
واسه ایرانم از دلم تنگتر نبود
[قسمت دوم : پیشرو]
آه، پیشرو
بیش از این نمیشه با عقده ور رفت
گذشت اون روزا که بودیم دور جدول
ولی امروز اینو متوجم
که ته ناراحتیها اوج خندس
درمان میشی وقتی شه مرده برعکس
باس از اول درساتو حفظ کنی
وقتی گذرت دوباره میخوره جنگل
وقتی دور و بر خودت پره تلهس
باید رو به رنگین کمون رول بزنم
وقتی معجزه رپه پ کس ننش
همه زندگیاشون تو پزه همش
پس بهشون نشون بده مزد منم
بگو زندگیمون پر از نویز جهنمیه
ما باهاش میدیم پزه قلم
جا اسلحه دستاشون حول ممس
هم حول هولین هم مرده پرست
من خود جنمم از صبح سحر
وقتی دور صحنم میاد خودش هدف
از شعرامون در میاد رز بنفش
داره میپیچه تو تنِ موجِ قلم
[همخوان : عرفان و پیشرو]
باز پرا بازن آخه راحته واسم
روشنه از اول ، تا آخر راهم
پره حرفیم اینا بد لالن، جنسیم اینا دلالن
نمیشن وارد به اتمسفر سیارم
وقتی پیشرو میاد با عرفان
نده پز فیک بزن هد بام
وقتی ما میشیم هم پیمان
تو رو بیرون میکشیم از زندان
وکالو میندازیم تو فر داغ
تو میشنوی میشی گره باز
دیگه حسابی شدیم بی حساب
حتی اگه همه چی بره زیر پا
اگه تیره و تاره کیرته
من بهت قول میدم میشه ناب
این داروی دیدته
همونی که اکیپ ما میشناخت
[قسمت سوم : عرفان و پیشرو]
از اول از اول
صد قسم صد قسم
خودمو قول دادم من از کَس نترسم (قول دادم)
چنگ زدم من کندم ؛ کالبدو قفسم
قفس سینه تا رسیدم به قلبم (رسیدم)
من و رضا هنوز درگیریم
با هم جوشیدیم و سر میریم
آتیش دلامون میریزه بیرون و
تو دل شماها پخش میشیم (کل شهر)
قصه گو بودیم و کارگردان شدیم و
داریم به شماها نقش میدیم
باورو بسازین توی دلاتونا و
سوار مشکلا فتح میشین
اگه دورو برم ستاره نیس
اگه دلم میگیره با یه قاب ریز
اگه همه رو میبینم یه سالو نیم
یه بار واسم مهم تر از ادامه نیس
نگو تیری توی خشابت نیس
خدا این همه هرزو از کنارت چید
حالا باس بره برسه به داد چین و ما
نمیذاره اینطور اداره شیم
وقتی تو وطن پر از اعدام شیره
کسی نمیگرده پی جانشین
همه حیاتشونو از دست دادن و
قناعت میکنن به جیره آب قیر
یه سریا میان به دین ناصری
یکی خودشو میفروشه به کاسبی
هرچقدم بخوای بی راهه بری
چیزی نی جز حس سفید عاشقی
(عاشقی)
[اسکیت: عرفان و پیشرو]
زنده ای عمو؟
اینا فکر کردن که ما تخممونه
هر کاری میخواین بکنین
ما کار خودمونو میکنیم
داشی کیرتم نباشه
حالا فعلا اونو پاس بده این ور
[همخوان : عرفان و پیشرو]
باز پرا بازن آخه راحته واسم
روشنه از اول ، تا آخر راهم
پر حرفیم اینا بد لالن، جنسیم اینا دلالن
نمیشن وارد به اتمسفر سیارم
وقتی پیشرو میاد با عرفان
نده پز فیک بزن هد بام
وقتی ما میشیم هم پیمان
تو رو بیرون میکشیم از زندان
وکالو میندازیم تو فر داغ
تو میشنوی میشی گره باز
دیگه حسابی شدیم بی حساب
حتی اگه همه چی بره زیر پا
اگه تیره و تاره کیرته
من بهت قول میدم میشه ناب
این داروی دیدته
همونی که اکیپ ما میشناخت