متن آهنگ «بوم بام» از دارا، عرفان و حامد نیکپی

[مقدمه: عرفان]
بیت دارا پایداره

[قسمت 1: حامد نیکپی]
در پرده اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
می خور که چنین فسانه ها کوته نیست
امروز تو را دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

[همخوان: حامد نیکپی]
هر آنم فکر دیروز و فردا عم
ولی غافل از
ولی‌ غافل از
ولی غافل از
الانم
هر آنم فکر دیروز و فردا عم
ولی غافل از
ولی‌ غافل از
ولی غافل از
الانم
[قسمت 2: عرفان]
این داستان علاءالدینه
اَ بچگی گفتن صلاحت اینه
گفتن قانونای دنیا بنا به دینه
با زندگی راه نیای طلاقت میده
یاد داد
نون و آبو باباهه داد
اگه بابات پولدار باشه باغت آباد
اگه نه کارمند یا که کار آزاد
یا که گشنه میمونی یا که راه بازار
یکی بش گفت مونده یه راه
باید پا شی بری پی‌ غول چراغ
بمالی میده بت اونچه بخوای
علا کولش و بست و رفت زود پی راه
توی مسیر هی خورد زمین پا شد
بیخیال حرفای پشت سریا شد
هر دری بسته بود تند سریع وا شد
آخه دنیا خوب میشناسه مشتریاشو
پی غول هرچی نبود و ساخت
کمر خم نکرد رفت عمود و راست
دید بذر زحمت جوونه داد
ولی هرچی مفت اومد و همونو باخت
چراغی نیست و غوله وصله بت
دور دنیا رو نگرد توی‌ قلبته
به سختیای مسیر خونه تن بده
یهو دنیایی که خواستی توی دستته
[همخوان: حامد نیکپی]
هر آنم فکر دیروز و فردا عم
ولی غافل از
ولی‌ غافل از
ولی غافل از
الانم
هر آنم فکر دیروز و فردا عم
ولی غافل از
ولی‌ غافل از
ولی غافل از
الانم

[قسمت 3: حامد نیکپی]
پیش از من و تو لیل و نهاری‌ بوده است
گردنده فلک نیز به کاری‌ بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر‌ روی زمین
آن مردمک چشم‌ نگاری‌ بوده است
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت

[همخوان: حامد نیکپی]
هر آنم فکر دیروز و فردا عم
ولی غافل از
ولی‌ غافل از
ولی غافل از
الانم
هر آنم فکر دیروز و فردا عم
ولی غافل از
ولی‌ غافل از
ولی غافل از
الانم