Hoomaan
Shahre Hurt
متن آهنگ "شهر هرت" از امیرعلی اِی تو و هومان


[همخوان: هومان]
اینجا قانون هست ولی شهر هرته
زندگی می‌کنی ولی‌ غرق فکرت
چون اینجا قانون هست ولی شهر هرته
تو هم ول معطلی با این طرز فکرت
چون اینجا قانون هست ولی شهر هرته
زندگی می‌کنی ولی‌ غرق فکرت
تشنه میبرنت لب چشمه
چون اینجا شهر هرته
اینجا شهر هرته

[قسمت 1: A2]
دلش پره و دستاش خالی
قول داده به بچه اسباب بازی
زخم خورده س زخماش کاری
یه آشغال دیگه تو اون سطل آشغالی
توی سر همش فکر به اون اوضاع
حساب کتاب یه قرون دوزار
یه لبخند الکی رو لب
نشونه عصبی بودن
جای سیگار
آب نبات قوروچ قوروچ
صبح کاره گیر داده سر ورود خروج
میگن دروغ تو روش
اونم کورور کورور
متنفره اَ این شهر شلوغ پلوغ
کرده پاش یه کفش آهنی
تصمیماش لحظه آخری
قول داده دست خالی برنگرده
ولی پاش اگه هر کاری کرد نلغزه
چراغای خیابون تو دیدش تار
یه موتور گشت میزد، اومد گیر‌ بش داد
بی اخطار
چی داری‌ تو جیبت ها؟
بذا ببینم یه کیف یه کارت
حسرت سفرای نرفته
با بچه‌ها دعوای هر هفته
دفترچه قسط
یه پاکت سیگار
مشکلایی که به جا هم میاد
کرکره‌ها رو میکشم پایین
صدا جیرجیرک و ماشین شهرداری
این نسخه رو باس بپیچه
ولی هرجایی میره میگن داشی کم داری
چون اجناس کیشیدن بالا
نسیه هم نمیدم بابا
لطفا اگه مایه هست روش کن
اگه نه که ایشالا سری بعد دادا
[همخوان: هومان]
اینجا قانون هست ولی شهر هرته
زندگی می‌کنی ولی‌ غرق فکرت
چون اینجا قانون هست ولی شهر هرته
تو هم ول معطلی با این طرز فکرت
چون اینجا قانون هست ولی شهر هرته
زندگی می‌کنی ولی‌ غرق فکرت
تشنه میبرنت لب چشمه
چون اینجا شهر هرته
اینجا شهر هرته

[قسمت 2: A2]
ولی جنگندس
و بی دنده عقب
این راها رو چن دفعه رفته عقب
فرماندس ولی برا خونه سربازه
سفت وایساده و تاوونشم داده
چک زده در گوش بدخوا مدخوا
کردنش تو سر دعوا چن بار
اَ این کارخونه به اون کارخونه
یه رو قالب‌زن یه رو جوشکار بوده
تکیه نکرده، تکیه‌گاه بوده
شونه واسه گریه‌ها بوده
کار بلده و بی ادعا
راننده‌ی یه مسیر بی‌انتها
شیر بوده کفتارا دورشو‌ بستن
لبخند زده نباخته خودشو اصلا
ولی دلش تنگه برا بچگیاش
دندون سفید و دست سیاش
وقتی مسئولیت بود مشق فردا
اَ فوتبال میومد خسته اما
همه‌چی تقریبا خوب بود
جنسشون هرچی هست جور بود
میدویید ولی کَش پاره نمی‌کرد
بچه رو جلو دوتا همسایه نمی‌زد
بزرگ شد ولی یه تف کرد پا روش
زندگی شعله شو پف کرد خاموش
استرس اونو فلک کرد و
روی پیشونیش نشوند یه عرق سرد و
هرچی دست پا میزنه میره بدتر پایین
محتاج دونه مث کفتر چاهی
پریشون کوچه‌های شهر
صدایی که گم شده تو صدای شهر

[همخوان: هومان]
اینجا قانون هست ولی شهر هرته
زندگی می‌کنی ولی‌ غرق فکرت
چون اینجا قانون هست ولی شهر هرته
تو هم ول معطلی با این طرز فکرت
چون اینجا قانون هست ولی شهر هرته
زندگی می‌کنی ولی‌ غرق فکرت
تشنه میبرنت لب چشمه
چون اینجا شهر هرته
اینجا شهر هرته
شهر هرته
اینجا شهر هرته