[اینترو]
دیشب
بعد اینکه خیلی از دایرکتا رو خوندم و مسیجا رو دیدم
یه چند بیت شعر نوشتم امیدوارم که خوشتون بیاد
گوش کن ببین چی میگم آ

[ورس یک]
چی میشه دستتو بگیرم
جا اینکه هیچی نگم و اشکتو ببینم
میتونم بغل تو بشینم و یه کم از اون دردتو بدی من
دورم من از دل قضیه ولی خب میشنوم اونجا چه وضعیه
روزای بدیه روزای بدیه ، روزای بدیه روزای بدیه
ولی امیدم به روزای بعدیه
چی میشه اشک نریزیم جز اشک شوق
هر کی اومد خواست حقشو
نبینیم همه جا عکسشو
چی میشه خدا بیاد پایین بغلمون کنه سفت
جای اون دنیا ببینیم محلمون شده بهشت
من که عالی نیستم ولی بیخیالی هم
نمیشه طی کرد وقتی میبینم
اونی که منو این کرده هی میشه له تر
اون با من یکیه درداش خیلیه
اعصاب نداره اشکاش هی میریزه
بالا چشم ببین خیسه
نمونده کسی پیشش
تنهاست ولی خب صدامو داره
یه دیقه نگاهش به ما افتاده
بذار یادش بیاد که ما رو داره
بیاین همه کنیم نقابو پاره
اینم داشته باش اگه دلت گرفت
صدامو بذار دوباره صدامو بذار دوباره
[کورس]
هی اشک میریزه شبا
توو دلش همش شب میشینه دردا
یه گوشه به خودش میپیچه تنها
همش فکر میکنه چی میشه فردا
فردا نمیشه ما نیایم
شد جدا ولی یکیه باورا
خدا دیگه تو هم بیا پایین
وقتشه یه حالی تو بدی به آدما

[ورس دو]
ما به هم میگیم داداش
حتی اگه نمیشناسیم همو
هر وقتی میریم لاکار
نگیم ماها نمیشناسیم همو
بهش میگیم مادر
ولی وقتی میبینیم میخوره زمین
واینمیسیم میریم ما در
بهم میگه پسرم میگم چیه پدر
میشه خیره به سر
میپرسه دخترم میرسه شب؟
میشم خیره به کف
میگم نمیدونم
میگه از روزی که از خونه رفت اخبارو نمیخونم
میترسم کاش بیاد خبر خوب
نه برا اون برا همه
اَ توو گوشی توو محلمون
خنده هاتونو ببینم نه غمتون
نمیشم از غمه دور وایمیسم بغلتون
چون وقتی دارم کم میارم
اینجا قلبا رو میبینم
هستمون
[کورس]
هی اشک میریزه شبا
توو دلش همش شب میشینه دردا
یه گوشه به خودش میپیچه تنها
همش فکر میکنه چی میشه فردا
فردا نمیشه ما نیایم
شد جدا ولی یکیه باورا
خدا دیگه تو هم بیا پایین
وقتشه یه حالی تو بدی به آدما