Hiphopologist
Naboodi
[قسمت یک]
گُلو روشن کرده گُلِ منو
غمامو گذاشتم پشت سرو
هنو تو همه چی دو دلمو
رپ تو خودش کشید کل منو
خراب کردم پل پشت سرو
چون عوض نکردم هیچ جا مدلمو
شب میشد خیابون هتلمو
منو کاگان و رو به رو کل شهرو
رفیقام نبودن پشت منو
نخواستن ببینن رشد منو
ترکا همه جا ترکید
حالا کی می‌خواد وا کنه مشت منو
بیرون خونه‌ام و همه چی باهام
پک خیابونه کف جیبام
تا که روشن کنه شب سیاهمو
همیشه رسیدم به هرچی می‌خوام

[همخوان]
نبودی، نبودی
نبودی، نبودی
هر روز یه نفر می‌خورد حقمو
تو این مارکت حرومی
نبودی، نبودی
نبودی، نبودی
تو جیبام چیزی نبود
کف خیابون بودم با کتونی
[قسمت دو]
می‌گفتن بس کن، می‌گفتم بس نی
خمارم روزا، شبا تو مستی
وقتی عاشقشم بترسم از کی؟
کجاها بودی کجاها رفتی؟
رفتم راهو کج
رو کوکولی کوش، رفیقای لش
نسخ لاین دنبال کَش
باید تو مسیرم بدم خاتمش
حسرت و نمی‌خوام
نمی‌موندم اگه حقمو نمی‌داد
بزرگ‌ترین دروغم جلو آینه
این دراگا مغزمو نمی‌گاد
دستم فندک و یه سیگار
دیدم همه درا بستست و یه دیوار
پُر اشکم و یه لیوان
ولی بازی مودم خستم و نمی‌خواد
حسم نی خوب نه
وقتی دشمنمه بهترین دوستم
پارانویا داد قورتم
بزنم نباشم یکمی دور شم
رسوندم رپو یه طور
بچه‌ها می‌خوان کنن منو ترور
بکشم رپو به کُری
با ترس برسونن شب و به ظهر
مختو حاشیه خورد
خودم تنها میام لابی بُرجت
تو می‌خوای باشی هر گوهی
نمی‌ترسم چاقال از آتیش کُلتت
بارم هر ورق صلح
پشتم خالی ولی چپمه پر
بوده کار خدا اگه جنازت پیدا شه بغل پل
[همخوان]
نبودی، نبودی
نبودی، نبودی
هر روز یه نفر می‌خورد حقمو
تو این مارکت حرومی
نبودی، نبودی
نبودی، نبودی
تو جیبام چیزی نبود
کف خیابون بودم با کتونی