Young Sudden
Trust
[متن آهنگ «تراست» از سپهر خلسه و یانگ صادن ]

[شروع]
Do do do (—ندارم به چاقالا چون)
ضرب
وو
یه یو
سپی خلس
Gang shit
یانگ صاد
Yo
بیا
Yo

[قسمت ۱: سپهر خلسه]
تراست
ندارم به چاقالا چون
وقتی بودم پلاس
توی خیابونا اینا بودن توی پلاژ
میگن سپی بکن یکم تو رپت اعتراض
برم من و تو یکی دیگه چرا کلاش
کیرم تو این جایزه بگیرا
زن بایدن و گاییدم من، آنتنن اینا
کانادا بودیم با گلا خشی
داشتش می‌پیچیدش این چاقالا جلو بشیر
الان همه پوزیشنام لیکوییدن
بیشتر از دخلا من کش و داشتم می‌کوبیدم
مایه‌ی یوتوبرم که همشو می‌چوقیدم
با پول اسپاتیفای توو تکیلا می‌لولیدم
ریلکس دارم میرم بی دست
بزنم هم بیمه‌ست
دلارامم تموم بشه رله‌ست حاجی لیرهست
فوقش دو روز نون پنیر میزنم جا سی بس
لاکچری به کیرم
رفتم تتو کردم مار رو دستم
آخه دوستام توو لاشی‌گری آس رو کردن
ترکیه موندم پاس تو دستم
دوتا کام دیگه می‌گیرم تا راستگوتر شم
دوتا دیگه تا که نپره
دارم میرینم رو رپرا مثل شب پره
نشی دَم پره
ماها نزدیکیمون همیشه خطره
از اون اولش چاقی
[قسمت ۲ | یانگ صادن]
از وقتی داییمو فروختن بردن زندان
فهمیدم اعتماد نکنم حتی به چشمام
یا باید رپ میکردم یا آب می‌کردم جنسا رو
سال ۹۸ بود که یهو گایید ورسام
تو دوران طلایی رپم نبود یه ریال کش هم
ولی جاش پُر بود از فکر و خیال سرم
یهو زاخارا نامه دادن که از ایران نرم
اشتباه خوبم این بود که خواستم مجاز نشم
کَش رو کش هزینه، رفت اومد غریبه
بک تو بک رپ، هر روزم جدیده
بدجور عصبیه، مخصوص عقبیه
چون هر جا خواست رفت صاد، اصلشم همینه
حتی رپم نده بهم یه روز بهم کش خوب
میفرستم بار رو زمینی بره به کهنوج
هیچوقت نمیزارم چیزی منو کنه محدود
یه گنگستای حسابی ام بهم میگن مامون
صبح ها واسه صبحونه جویس و پوسی کرم پافه
میدونی یانگ باس الان توی بست لایف
میگیرم همه چی یه ور پسرم بن صادن
رپفارسی پاریسم باشه منم امباپه
نه نمیخوام واسه پناهندگی فرانسه برم
کسیم نمی‌فروشم میگام اگه قرار شه بگم
اینو بدون نمی‌چسبه انگ فرار که به من
منی که قراره تهش تو گمبرون تن به خاک بدم
[قسمت ۳ | صادن و خلسه]
انقدر موندم تو رپ شده لفظام کلیشه
یه کسایی مخبرن که پشمات میریزه
یه کُسایی بیزنسن که برگات میرینه
خیابون نخبه هاشو از سمپاد میگیره
من خودم ترپم ولی لفظام دیریله
یه چیزایی دیدم ببینی اشکات می‌ریزه
یه کسایی دشمنن که تشتات می‌پیچه
آدم یه سری چیزا رو توو رفتار می‌بینه
مامور بهداشت بودم، میکروب شناس
بچه مثبت فاز هشت و نیم صبح کلاس
تا که یه روز بوی وید خورد به ما
مخ اختلال پیدا کرد و این شد شعرام
موضوعش همه لاین بازی عشق و حال
در و دافا خطمو میکردن هی اشغال
منم حاجی فاب داشتم اجازه‌ی فِرِش
دادنم نمیداد اون موقع ها داشتم وجدان
بن صادم همیشه موافقه با پیس یا
ولی رست این پیس داد
هر کی به ما دیس داد
مامانش خواسته بهمون بده کیس هات
فکر کنم فتیش دارن رو من بی ریش یا
بابام بهم گفت فقط در بیار اسکناس
مامانم بهم یاد داد که نکنم التماس
گمبرون بهم نشون داد یه هاستلرم یه باس
خیابون هم گفت به کسی نکنم تراست