متن اهنگ یه چیزی مُرد بهرام
ورس ۱
یه چیزی مرد اون روز تووم
با فرضم با جاکعه دشمن شدم
نه میتونم جلوی دهنم وبگیرم
نه میتونم راجبش صحبت کنم
یه چیزی مرد اون روز تووم
که سرمای تنهایی تنمو سوزوند
اون وقت بود که دیدم نه میتونم ازش بترسم
نه میتونم جرات کنم
یه چیزی مرد اون روز تووم
که کردم از ساقه سقوط
گندیدم توو باغ سکوت
گوشتمو خورد تا ته
حتی هسته هام و ربود
منم درگیر نشدم و دادم قورت
دادم هرچی دادن توو حلقم و قورت
شده سینه خیز میرم اگه جام ابهام و شکوند
اگه دستمه خون
یه حس میگه بخون
بگو،چی گذشت بتون
بمون،نزار همه بشن یه جور
به زور،شده آدما رو بده تکون اَ توو
اما نده ضعفات و نشون
یه روز،شاید تقی بخوره به توق
حسرت انتقام و نبری به گور
رخ روزگار و با خون کلمه بشور
اینو به کسی نگفته بودم ولی بدون
کورس
یه چیزی مرد اون روز تووم
یه چیزی مرد اون روز تووم
یه چیزی مرد اون روز تووم
یه چیزی مرد اون روز تووم
ورس ۲
همه توو جستجو معنان
نمیخوام پذیرن که فقط یه ذره ان تووی ذرات
پی دلیل که نمیرن امروز و بکنن فردا
یه سری بلند کنن وسط سر ها
بقیه فقط گوش به فرمان
مرض مال و علاج به انتخابه
نه واسه نبودن درمان
من واسه بردن جنگ بزرگتر
خاضرم ببازم حتی دعوام
گنده ام و…
تف به جامعه
تف به هنر، به شعر
کشتی ما نشسته کلن به گِل
تو هم کافیه ببینی از این زاویه
محاله دیگه زندگیت مثل قبل بشه
کافیه یه بار بگی نه به جای بله
تا ببینی چقدر زور داری جلوی گله
شاید اون روز ممنون باشی ازم
که کشتم تووت یه خود متوهم
کورس
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووم
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووم
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووت
یه چیزی مرد امروز تووم