{متن آهنگ «خون» از پ.ی.ا و دورچی}
[قسمت یک: پ.ی.ا]
به خودم اومدم جلو آینه بودم
چرا خون رو لباسمه؟
چرا خون رو لباسمه؟
چرا؟
معلق حس دائمیمه
نیستم مصمم
ولی به سرعت پرت میشم
میپرم بلندتر
بلندتر
ببین موفق
منو بلند کردن اینا
چیا بوده از سر گذشتم
مهم نی زیاد تا
سودا واسه من مرخصن زیان
پولا مرتباً میان
دیدم دور از ترسم جیبام
بوده پُر از مغزم فیلان
بیسار رپ کردن
نمیدونم چرا بیزار از نبضم
بیتبسم، قیافهات درهم
دوتا چشم روم، گفت بیدارم
شَکم میاره شِکوه
بیمارم خندهام
دارم میبینمش انگار همه فریکن
سوخته بیلیتم، انگار جر زدم اینجام
دوتا آدم بالدار جلوم ایستادن
سلام میدن، میگن: خوشا مرگت
سریع میپیچم، به زندگی سریشم
با اینکه میدونم باز یه ساعته سیر میشم
فکر میکردم منم پیر میشم ولی
الان فقط ببینمت کجای شهری؟
میگردم پیات
مثِ گربهها محدودهام متروک
مثِ چهرهاش مخدوشم
فکر میکردم مجبورم یه زمانی
که پنجههام رو دیوار شهر نی امون
جیغ میکشونتم سمتش
کاش میشد به روم نیارن بلکه بگذره تا بار بعد
میگه داره فرق این بار هشتمه
هفت دفعه در رفتی
بد کثیف کردی خونمونو لعنتی
داری حقمو سلب یعنی میکنی
گفتم و یه نگاه به چپ
سریع دیدم شدم چپ
کنج رینگ خیابون خون
[قسمت دو: دورچی]
خون جلو چشام، نمیبینم جایی رو
نمیخوامم جایزهتونو
نمیبینم الان چیزی جلوم
نمیکنه راهمم سد
وضعم الان وحشتناک
شدم الان کف زمین پخش
انگار خیلی درد داشت ولی اصن نفهمیدم
فکر میکردم خیلی سختتر باشه و زود
آشنا شدم و دیدم حاجی چه آسون
ترکیدم
ترکیدم الان کفِ آسفالت
همه آشنان
انگار بیبی دیگه همه غریبهها با من آشنان
خودم آشنام، چقدر واسه خودم
واسه خودم
متاسفم واسه خودم
از آشناییتون خوشبختم
مُردم ولی هنوز پشت خطم