روح بزرگوار من دلگیرم از حجاب تو
شکل کدوم حقیقته چهرهی بینقاب تو
وقتی تن حقیرمو به مسلخ تو میبرم
مغلوب قلب من نشو ستیزه کن با پیکرم
اسم منو از من بگیر تشنهی معنی منم
سنگینه بار تن برام ببین چه خسته میشکنم
میشکنم
به انتظار فصل تو تمام فصلها گذشت
چه یأس بینهایتی ندیم من بود
فصل بد خاکستری تسلیم و بیصدا گذشت
چه قلب بیسخاوتی حریم من بود
دژخیم بیرحم تنم به فکر تاراج منه
روح بزرگوار من لحظه ی معراج منه
فکر نجات من نباش مرگ منو ترانه کن
هر شعرمو به پیکرم رشتهی تازیانه کن
وقتی تن حقیرمو به مسلخ تو میبرم
مغلوب قلب من نشو ستیزه کن با پیکرم
اسم منو از من بگیر تشنهی معنی منم
سنگینه بار تن برام ببین چه خسته میشکنم
میشکنم