Ebi
Parvaanehi Dar Mosht
مثل تو مثل یه کفتر
مثل من مثل یه کودک
مثل من مثل یه شاخه
مثل تو مثل یه پوپک
مثل ابریشم تاریک این شبراهه خاموش
که گر میگیره از خودسوزی شاداب یک آواز
مثل آیینه بی نبض این تالاب زنبق پوش
که تن واکرده زیر بارش رگبارموج انداز

مثل پروانه ای در مشت
چه آسون میشه مارو کشت
مثل پروانه ای در مشت
چه آسون میشه مارو کشت

مثل تصویر ماه تلخ تبعیدی
که رو تالاب این بیراهه افتاده
مثل این ساکت دلگیر آواره
که تن وا کرده رو دلتنگی جاده
مارو با قطره اشکی میشه لرزوند و ویرون کرد
مارو با بوسه شعری میشه ترانه بارون کرد

مثل پروانه ای در مشت
چه آسون میشه مارو کشت
مثل پروانه ای در مشت
چه آسون میشه مارو کشت
تو این بیداد پهناور
تو این شبراهه سرتاسر
نه یک دست ونه یک آغوش
نه یک سنگ ونه یک سنگر
پناهی نیست جز آواز
رفیقی نیست جز دیوار
کجایی ای چراغ عشق
منو از سایه ها وردار

مثل پروانه ای در مشت
چه آسون میشه مارو کشت