تکراری شدی ، چرا رابطه ی اجباری
من میدونم حس داری ولی
اصرار میکنی میخوای ، اون قدیما برگرده
با اینکه میدونی سر درده
بگو میخوای تموم شه ، اون روزای مسخره
جر و بحث نکن اینجوری بدتره
دو تا آدمِ حساس که ، همش بینمون دعواست
ولی این دفعه تمومه دیگه ، اگه هر دفعه رسیدیم به هم باز
من یه زمانی عاشقت بودم ، تا اینجا به خاطرت بودم
حالا غرق توو این رابطه موندم
تو یه زمانی عاشقم بودی ، ولی سرد شدی با دلم زوری
گفتی نداری واسه من سودی
اینایی که دورت کلاً هَولن ، فک میکردم که واسه تو مردن اقلاً
ولی نشد منم از این رابطه ، انقد خسته شدم دیگه توو چرتم علناً
بعضی وقتا خر میشم نکن نگاه به حرفم ، این بار قبل اینکه دلم بخواد بزاره رفتم
الآن بینمون دیگه انقد سرد و سکوته ، که حتی میشنویم صدای برف هم
اولش واسه ی هم بودیم سرگرمی بعد یه مشت روزِ تکراری شدن سر سری رد
تو که عشقِ موزیکای خالطوری بودی منم که توو یه مشت عقیده ی فلسفی غرق
ببین حال میکردم با دیوونه بازیات ، با این که حسِ باحالی نبود میون ما زیاد
من که میگم آخر قصه ــَم خوبه ، ولی این دفعه عیب نداره قسمت بوده
من یه زمانی عاشقت بودم ، تا اینجا به خاطرت بودم
حالا غرق توو این رابطه موندم
تو یه زمانی عاشقم بودی ، ولی سرد شدی با دلم زوری
گفتی نداری واسه من سودی