[کورس]

خستم من از همه عادت هام
هنوز غریبن همه آدم ها
هر جایی باشم واسم بده باز
خسته کنندست همه حالت ها

[ورس یک]

تو که نیستی یه چیزی کمه توم
دلم هر ثانیش میکَنه جون
نمیدونم چی اومد سرمون
میدونی همه خواستن بدمون رو
دلم تنگه واسه جمع هامون ها
تا خود صبح بیدار توو خیابون ها
یه حسی میگفت یکی داره هوامون رو
انگاری نمیگید نه اون بدی هامون رو

[کورس]

خستم من از همه عادت هام
هنوز غریبن همه آدم ها
هر جایی باشم واسم بده باز
خسته کنندست همه حالت ها

[ورس دو]
خوبی به ما نیومده
اگه حقیقت میکرد انقدر اذیتت
بدون وضعیت من هم از این بد تره
ما که هر دفعه داریم با هم مسئله
وسوسه شدیم از قبلا ها
پس به من بگو شدیم چند چند الآن
نیست خیالت نیستی پیشم
بهتر از ماش هستن الآن
دیگه نیستم هر شب
تکمیل شده لیستم هر چند
دیگه نیستم هر شب
واست بکوبونم بیست تا پرچم
قبلا ها بودی تحت تاثیرم
دردسر اینه خط کج میرم
شب به شب پیرم
میکنم فکر های تکراری و
صبح ها دست تقدیرم
دیگه دیره الآن
خاطرات داره میره بر باد
یه شیر سر پا
لای این سگ ها گیره الآن
یادته گفتی هیچکی کامل نیست
آره هیچکی کامل نیست
وقتشه تو هم بیخیالش شی
آره وقتشه بیخیالش شی
[کورس]

خستم من از همه عادت هام
هنوز غریبن همه آدم ها
هر جایی باشم واسم بده باز
خسته کنندست همه حالت ها

[اوترو]

تو که نیستی یه چیزی کمه توم
دلم هر ثانیش میکَنه جون
نمیدونم چی اومد سرمون
میدونی همه خواستن بدمون رو