[هوک]
میدونی دیره که خودت هم
پس اون شمع ها رو بچین روی قبرم
الکی نریز واسه من اشک
وقتی تنهایی با خدا رو ابرم
فکر نکن اینا وضعمه
اینا توهم های توو مغزمن
ابر یعنی میرم بالاتر
یعنی زمینی ها رو من پس زدم
[همخوان]
عاشقت شدم برا چی
واسه چی دلِ من ریسک کرد
جونم رو دادم من برا کی
کسی که زندگیم رو نیست کرد
نمیفهمم سر چی، آخه برا چی
الآن که وصل به تنشی
اصلاً یادت هست که نیستم
[قسمت یک]
سه صبح من اشک میریزم توو اسپرسو
این طلسمو میشکونم شاید درک کنی این حسو
خودت رو برسون به این آدم خسته و کِنِس و
انقدر دوری ازم که ندیدمت حتی توو تلسکوپ
دوستش داشتم که چیزی نبود میشد جونم فداش
کار های خودم رو بیخیال بودش همه شب ها روزم براش
یه آدم کم سن و سال که پُر غم و درد بودن شب هاش
تنها کسی بود که دوستش داشتم و
تنها کسی بودم که دوستم نداشت
چشمم به چشم های توست
مستم و زیر فشارِ بغض
شدم به سمت یه ستاره قفل
چقدر این زندگی * تف
روی خط قرمز دُز
یه بطری کنیاک و یه خشاب قرص
آخر راهم و نوبت توست
هر سوالی داری ازم بپرس
ایرادی نی، برو جلو
آدمت کردم خودم تو رو
نیازی نی بشه دورم پر و
خیالی نی، تو هم برو
میدم به موزیک ها بلند گوش
تو هم مثل همه کردی فوراً توش
سلامتی نوش بیچ
همه ما رو * تو هم روش
[همخوان]
عاشقت شدم برا چی
واسه چی دلِ من ریسک کرد
جونم رو دادم من برا کی
کسی که زندگیم رو نیست کرد
نمیفهمم سر چی، آخه برا چی
الآن که وصل به تنشی
اصلا یادت هست که نیستم
عاشقت شدم برا چی
واسه چی دلِ من ریسک کرد
جونم رو دادم من برا کی
کسی که زندگیم رو نیست کرد
نمیفهمم سر چی، آخه برا چی
الآن که وصل به تنشی
اصلاً یادت هست که نیستم
[قسمت دو]
خونیه لبم، فقط تو بودی همدمم
نمیبینی کوری علناً، شدم یه دودی لجن
نمیخوام فکر کنی الآن که نیستی
نمیتونم بسازم با سیاهیش
بدنم قوی تر از این حرف هاست
با این که دلم داره میگیره آتیش
عشق های امروزی همشون همینن و
وسطش یکی میشه قاطیش
فقط دوست دارم بدونم دقیقاً چیشد و
تو شدی خب عاشق چیش
عاشق منی نشدی که فقط خوردم
گول اون حس و حرف هایی
که میزدی، کوله ام رو بستم
میخوام برم یه جا تنهایی
یه جای پرت، بدون درد، بدون داغونی
بدون تو، بدون هم، چون که تو با اونی
روز های سخت، آدما پَست، هوایِ بارونی
شب ها با غم، حواسم هست، که با اون آرومی
[همخوان]
عاشقت شدم برا چی
واسه چی دلِ من ریسک کرد
جونم رو دادم من برا کی
کسی که زندگیم رو نیست کرد
نمیفهمم سر چی، آخه برا چی
الآن که وصل به تنشی
اصلا یادت هست که نیستم
عاشقت شدم برا چی
واسه چی دلِ من ریسک کرد
جونم رو دادم من برا کی
کسی که زندگیم رو نیست کرد
نمیفهمم سر چی، آخه برا چی
الآن که وصل به تنشی
اصلاً یادت هست که نیستم