Navid
Pelan e Akhar [Sarih]
میگه بازی بس ه انگار شده جدی واسه کار
ساک سبکش تو دستش میرسه ترمینال چهار
میزنن تاکسی‌ها داد واسه مسافر
اون هم مسافر ه ولی جیب هاش سوراخ ه
رخ و رخت و ریختش
خالی مثل دست‌هاش
آبی مثل پرواز
خاکی مثل اهواز
دیروز رو کرده مرور توی مخش چند بار؟ صد بار؟
اما هنوز گنگ ه فرداش
برداشت اول ه از پلان آخر فیلم
من و کارون و پل و هلالش با پرش
این همه آدم که چی؟ از جونم چی میخوان؟
پلیس میگه: بیا پائین
من میگم: نمیام
رسیده ته خط گره‌اش باز شده
دورخیز میکنه که پرواز کنه
اگه بخوام بگم راستش رو بهت
همه ی این آدم‌ها دروغن
نایی تو رو یادش ه...برگرد سر کارت
تف تو سینما ی فاحشه که باشو شده عاشقش
کنار سیگارهاش چیده همه سی دی‌هاشو
میده دونه دو هزار! کون لق کپی رایت
طفلی میگه گیر ه دلش تو کاباره
حال و روزش شده مثل فریدون آواره
راه میره میاد همش توی سرش بی هوا تکست
میگیره آتیش مثل پرده های سینما رکس
...
راه میره تا که بگه خاطراتش نیستن یادش