Navid
Gavmish
اگه الان به این رسیدم
فقط و فقط حاصل یه چی بوده
واسه تلاش ه ، تازه اولاش ه
مامان امیدوار ه دست به خاک بزنم طلا شه
واسه دقت ه ، درس عبرت ه
هر طرف رو بکنی تخم ترس و نفرت ه
میکنم و میرم توش
بالاییشون زیرم بود
حتی بشم پیرم توش
میجومش بی دندون
دمم گرم ه نفس کم نمیاد بگو نی انبون
نمیتونی بگیریم! ساده بگم چی ام
اون طرح کبوتر آزاد رو در زندانم
واسه دل‌های تو قفس مرحم هجرانم
تو دنبال مجوزی ، من خود اکرانم
صف میگیرن سر کوچه ، همه دوستم دارن!
تو هم بیا داشم اصلاً واسه شما نی بلیطی
فقط خواهشاً قبل رفتن بگو چی میدیدی؟
بیخودی میپیچی حرف‌هاتو داری چی میگی؟
ها؟ بگو هرچند اصلاً سلیقم این تیریپی نی
غلت میخورم توی خاک ، دلم میخواد خاکی شم
اصلاً انگار گاومیشم! زدن مگس‌ها نیشم
مکیدن مکیدن دست و پام رو زخمی کردن
بیهوش شدم کرکس‌ها دور سرم چرخیدن
ولی من ، سگ جون‌تر از اینم
قارچ‌ها رو خوردم و رو همه لاکپشت ها پریدم
هر روز از قبل سریعتر ، من تا تهش همینجام
جدی فکر کردی میرسه چی به من از این کار؟
دو پا روی نخ ، کجا؟ توی ابر
خدا توی دل ، سودا توی سر
یه فاق بلند ، یه راه بلندتر
بر می‌گردم به خودم ، کتاب‌ها دورم جمعن...