تیکه کاغذا ریختو پاشن وقتی بی تو باشن
ساعتا هم بیقرارن وقتی بی تو باشن
رهگذرها بی عبورن وقتی بی تو باشن
آوازها رنگ بغضن وقتی بی تو باشن
فالگیرها در سکوتن وقتی با تو باشن
قفل شیشه ها لاک و مُهرن وقتی با تو باشن
فانوس ها بی فروغن وقتی بی تو باشن
قصرها هم بی شکوهن وقتی بی تو باشن
باد و بوران در هجومن وقتی بی تو باشن
کوچه ها هم تنگ و تارن وقتی بی تو باشن
میشنوم سوز صداتو اما خواب خوابم
پاره کردی عکسامونو اما پشت قابن
میشنوم سوز صداتو اما خواب خوابم
پاره کردی عکسامونو اما پشت قابن
بازی کردی با دل من از سرنوشت بیزار
بازی پوچ و هدر بود آخرین دیدار