Phoenix
Struggle
[ورس یک؛ سوگماد]
تکرار میشه تاریخ
داغونه وضعیت مالی
خبرا می‌رسه گاهی برای آگاهی
ولی تا این فیلتر روشه
چه جوری، فرقه خوب و بد بدونیم ها؟
آها، باید همو صدا کنیم داداش
ولی بمالیم درِ همدیگه اگه راه داد
تا جایی که جا داش
می‌کُشیم همو، نه رو در، رو با کارد یا شمشیر
موشک اَ رو رادار، می‌خوره به هدف
هرکی صداشو می‌شنوه میدوئه یه طرف
زیر خرابه‌ها صدای یه زن و یه بچه‌س؛ شیوَنِ و یه ضجه‌س
که میگه بهت، چه گناهی کردم که باید زندگیم تیره شه؟
اینا نظمِ نوینه؛ ما بَرده شدیم
می‌کُشه ایلومیناتی و ما غرقه مُدیم
این شروعِ که میشه تو قلبِ تولید
این انقلاب و تو باید خلقش کنی

[کورس؛ نیموش؛ ۲بار]
مبارزه؛ مقابله
این قدرتو داده خدا بهت
که دوباره شکل بگیره زندگیت
می‌خوای که بهش دل بدی
هرچی که هست روی کاغذ بنویس
[ورس دو؛ فونیکس]
کی بهت راست میگه؟
بگو، بگو، کی داره راست میگه؟
دروغِ بزرگ‌شون فقط هولوکاست نی که
شروع میشه دوباره یه بازیِ جدید
به مردم رُک باشید حاشیه نرید
نه؛ بهشون بگید
زندگی‌شون آلتِ دستِ شماست
باورش سخته دعا بتونه کاری کنه
ما همه محوِ شعاریم
آره محوِ شعار
سناریو امضا میشه به دستِ سران ماسونی
این‌جوری پُر میشه تو هوا یه ماسور
احمق بودن‌شون واقعا خنده داره
ناامنی تو منطقه با بر چسبِ داعش
ثمره‌ی این کُشت و کُشتار تهش میشه طالبان
یه ثانیه با یه بمب میشه با خاک یکسان و
اسمشم اونا می‌ذارن یه حمله‌ی انتحاری
وقتی ما آدما حذب بادیم

[کورس؛ نیموش؛ ۲بار]
مبارزه؛ مقابله
این قدرتو داده خدا بهت
که دوباره شکل بگیره زندگیت
می‌خوای که بهش دل بدی
هرچی که هست روی کاغذ بنویس
[ورس سه؛ نیموش]
سیستم؛ حکومت
آدما تو دروغن؛ آدما رو افولن
منتظر ظهورن؛ همون خرافاتی که اون
بالا سری تو مُخِ آدما فرو کرد
دیکتاتورِ برومند؛ دموکراتِ فروتن
کمونیست حزبِ چپ
آدمایی که می‌خوان، قهرمان قصه شن
آدمایی که می‌خوان، بشن ثبت توی تاریخ
همونا که مُوکّدن سخت روی نازیسم
همه‌ی اینا بازیِ کثیف سیاست‌هاست
دنیا مالِ شهروندان نی، مالِ ریاست‌هاست
سفیدی‌های شهر هم سیاهن باز
حتی به چشم نمیاد دیگه زحمات و ریاضت‌هاش
دخترای لولیتا هنوز تو اسارتن
پدران روشنفکر هم تو جهالت غرق
نباید دیگه نشست و صبر کرد
مبارزه، وفاداری باعث شد که زمین به باد نرفت

[کورس؛ نیموش؛ ۲بار]
مبارزه؛ مقابله
این قدرتو داده خدا بهت
که دوباره شکل بگیره زندگیت
می‌خوای که بهش دل بدی
هرچی که هست روی کاغذ بنویس
[ورس چهار؛ اشک‌آن]
جنده‌ها پیِ طنازی
سیاستمدارا عروسکِ خیمه‌ شب‌بازی
همون مفت‌خورای الدنگ
که فقط کلِ دغدغه‌شون
اینه میشه کی شِکما سیر
ولی حقیقت چیزِ دیگه‌ست
موضوع سر گشنگیِ ما تو فکر و ایده‌ست
پس؛ نتایجش خیلی مخرب‌تر
از فجایع مشابه چرنوبیلن
چه طوری وِتو میشن، چه طوری تصویب
من و تو می‌کنیمش چه طوری هضم
کدوم احمقو عَزل می‌کُنن و
بعدِ اون میشه دوباره بازم چه گوهی نَصب
همه‌شون غلامای حلقه به گوشن
تربیت شدن لباسِ بَرده بپوشن
واسه منی که تو خاورِمیانم
کل بحثا میشه خَتم به موشک
یه ذره که گوشم بِجنبه
سرم بالا داره نه
اصلاً هم آزادانه نباس عقیدتو بگی
اینجا سلیقت مهم نیست
تفاوت یه راهکاره؛ مسیرم پُرِ ریسک
وضعیتو ببین
خطِ فکرِ رادیکال
تو جامعه‌ی دُگم
میشه حاصلش یه تخم
به اسم هیپ‌هاپ
که سال‌ها باید بگذره تا ثمره بده
اون‌وقت تازه میشه سنجید
که حاصلش چه طوره؟