Saman Wilson
Eloel
؛{همخوان: مهرادهیدن و سامان ویلسون}؛
ترو تمیز اتو کشیده تو شهر نور
هیچ کاری نیست و بازم می‌کنم خرج به زور
کیا هستن کیا نیستن
خوبا رفتن بدا خستن
بقیه‌ام می‌لولن تو هم
بقیه‌ام می‌لولن تو هم

؛{قسمت ۱: سامان ویلسون}؛
سر کوچه تا دم سوپر
پای راست روی گاز پای چپ رو کولر
بشه همه جام خنک
بیفتم دنبال بادکنک
ویوم قشنگه سوت نزن
می‌خوام شماره بدم بوق نزن
سر را یه بچه ته‌بندی
ببین واستاده این بغل چی
پودر و سولار قاطی شده خردلی
پاشنه و بوت کات، تیپ بدترین
بندری با جعفری
بپا سس نریزه رو صندلی
ماشین کثیف از رو تنبلی
رخ جدی از رو احمقی
لب دلقکی دورش بی‌حسه
بغلیش که خوده بیزنسه
شاسی مشکی مو مشکی
همش تو آینه‌ای تو فکری
همش تو حاشیه‌ای تو ژستی
درو از دستم اگه تونستی
شب دعوتی آدرس چی
تلو میدم اس بده کانکت شیم
رات نمیدن من نباشم که
رسیدی زنگ بزن هماهنگه
نهصدو دوازده سه تا نه چهارتا گه
به بغلیت بگو به عقبیش بگه
به بغلیش بگو به جلوییش بگه
نهصدو دوازده سه تا نه چهارتا گه
به بغلیت بگو به عقبیش بگه
سه تا نه چهارتا گه
؛{همخوان: مهرادهیدن و سامان ویلسون}؛
ترو تمیز اتو کشیده تو شهر نور
هیچ کاری نیست و بازم می‌کنم خرج به زور
کیا هستن کیا نیستن
خوبا رفتن بدا خستن
بقیه‌ام می‌لولن تو هم
بقیه‌ام می‌لولن تو هم
ترو تمیز اتو کشیده تو شهر نور
هیچ کاری نیست و بازم می‌کنم خرج به زور
کیا هستن کیا نیستن
خوبا رفتن بدا خستن
بقیه‌ام می‌لولن تو هم
بقیه‌ام می‌لولن تو هم

؛{قسمت ۲: سامان ویلسون}؛
اووااه چه خبره از بیرون معلومه صددرصد دردسره
ولی تیم کله خر، حال نمیده که نره
تو این مایه‌ها که صابکار دم دره
هیچ جا رو نیستم من
می‌دونی که اینجارو فیکسم پس
به آشنائه بگو به گارسونه بگه
که گارسونه بره به پارکبانه بگه
با اینکه جا هست دورو بر
به زور می‌ذارم کج جلو در
به فرشید بگو به جمشید بگه
مواظب باشه کسی نندازه خط
عادت دارم به دست زدن زیاد
یه دست خالی تو اون یکی
موبایلو سوییچ و عینک و فندک و یه پک سیگار
این کارا فقط به من میاد
سریع جور کن برا من جا
رخ میگیرم تک و تنها
سفارشی یه دونه عن و نعنا
با کت تک تو یه قلیونی
با دوتا خز تو یه مهمونی
تو این شهر کسی قد من معروف نی
جدیه شوخیه معلوم نی
یه مقوا و ماژیک بیار اینی که میگمو بزرگ بنویس بزار رو شیشه ماشینم
نهصدو دوازده سه تا نه چهارتا گه
قشنگ بزرگ بنویس سه تا نه چهارتا گه
نهصدو دوازده دیویستا کیوی صدتا موز
؛{همخوان: مهرادهیدن و سامان ویلسون}؛
ترو تمیز اتو کشیده تو شهر نور
هیچ کاری نیست و بازم می‌کنم خرج به زور
کیا هستن کیا نیستن
خوبا رفتن بدا خستن
بقیه‌ام می‌لولن تو هم
بقیه‌ام می‌لولن تو هم