Putak
Porseshe Koodak
؛{قسمت اول}؛
هر چی الان دارم از دعای ننمه
هرچی هم ندارم اَ بی عقلی خودمه
از غمات نگو من با همه نوع از این دردها آشنام
نیاز به قسمت ندارم مردباش
پای حرفت وایسا
هی نگو دوست دارم من دیگه خر نمی شم گلکم
من یه تلخی هم که یک مَنْ عسلم شیرین نمی کنتم
اَ بچگی گفتن بزگ می شی یادت می ره
ما صبرکردیم بزرگ شدیم ولی چرا کونمون رفت
هِی می گن فوش نده مگه می شه وقتی که گشنمه
هِی می گن پولداری قضاوت نکن گذشتمه
الانم اون چیزی که تو فکر می کنی من نیستم
ولی هر جوری دوست داری فکر کن اَ این به بعد به تُخ ممه
یه گرگ نگران اصلحه یه چوپان نیست
یه گرگ نگران سگ گله ی کوهان نیست
گرگ همیشه برنامه داره واسه کارهاش
گرگ اگه گرگ باشه شیرم میکنه زیر خایه هاش

؛{همخوان}؛
ولی من هیچ وقت اون گرگ نبودم یه ذره ام
ترجیح دادم تو گرگ باشی من بگم یه بره ام
زمین بزن منو نترسون از این زمین قبلا خورده
من با همه این مشکلات جمع شم تازه حله ام
می دونی من یه عمره با این دردا سر کردم
کلفت شده گردنم الان باید بهم بگی کرگردن
بی خیال مشتی تو رو چه به حرف
هیچ وقت نفهمیدی حتی نمی فهمیشم بعداً
؛{قسمت دوم}؛
معنی تنهایی تو جمع نمی فهمی به قرآن
معنی شب هایی که رو تخت نمی فهمی به قران
معنی روزایی که لنگ یه زنگت بودم
ولی تو حتی دستت رو روی تاک نمی بردی به قران
نمی بخشمت به قران
نمی بخشمت
ولی فکر نکن ازم مثل استیکر هایی که نمی خندند
به خودم گفتم من یه فاصله ام
بهتر عاشق نشم ولی نشد که بشم حریف قلبم
مامانی بیا که پسرت خیلی تنهاست بخون لالایی
توی شب خیلی دردناک بخون لالایی
گو نبود بالا سرت از همون اولشم هیچ بابایی
ولی دروغ نگو مثل قدیم ها بِم مامانی
دروغ نگو رُک باش
بگو این دنیا از همون اولش حفره هایی گنگ داشت
بهم یاد دادی که بره باشم گرگ بده
ولی این حرفت از همه ی دروغ هات مادرم گُنگ تره

؛{همخوان}؛
ولی من هیچ وقت اون گرگِ نبودمیه ذره ام
ترجیح دادم تو گرگ باشی من بگم یه بره ام
زمین بزن منو نترسون از این زمین قبلاً خورده
من با همه این مشکلات جمع شم تازه حله ام
می دونی من یه عمره با این دردا سر کردم
کلفت شده گردنم الان باید بهم بگی کرگردن
بی خیال مشتی تو رو چه به حرف
هیچ وقت نفهمیدی حتی نمی فهمیشم بعدا
؛{قسمت سوم}؛
هِی می گم بی خیال این سیگار وقت ترکه
ولی گرگم تو هم خوب می دونی که توبه گرگ مرگه
ولی من که گرگ نبودم انگاری یادم رفت
متن سنگین گم شدم توی بحث گرگ و بره
همه ی اینا به خاطر دروغ یک مادره
وقتی متن قشنگه واسه چی شعر گونه گفت قافیه منحله
شیوه ای غلط در این نسل قدیم فکر قدیم
دولت فرج مواد سیخ اینده فلج
پوتک جمع کن بابا یه لقب و یه شعر که چار تا کس شار
فکر کردی گنده شدی جمع کن برو گم شو
صبر کن نزن حاجی آره من هیچی نیستم
فقط زورم روی کاغذه آدم ریسکی نیستم
وگرنه یه مشت شعر سیاسی رو برو توی کشوم ببین
یه دونش رو رکورد کنم فردا مهمونم تو اوین
آره نه ماگرگیم نه بره
ما یه حیوون ناشناخته تو زندون دروغه یک مادریم

؛{همخوان}؛
ولی من هیچ وقت اون گرگِ نبودمیه ذره ام
ترجیح دادم تو گرگ باشی من بگم یه بره ام
زمین بزن منو نترسون از این زمین قبلاً خورده
من با همه این مشکلات جمع شم تازه حله ام
می دونی من یه عمره با این دردا سر کردم
کلفت شده گردنم الان باید بهم بگی کرگردن
بی خیال مشتی تو رو چه به حرف
هیچ وقت نفهمیدی حتی نمی فهمیشم بعدا