سه صبحه و من هنوز بیدارم، مطمئنم تو حالت خوبه
توی شهر خودت که از شهر من بهتره راحت خوابی
دختری که توی تخته دختر با اصل و نسبیه
مطمئنم دوستات بهت میگن که اون دختره از من بهتره

سعی کردم که با دوستای "از ما بهترون"ت جور بشم
وقتی ما عاشق هم بودیم اونا گذاشتن من عقب بشینم
اونا دور هم میشستن و درباره ی معنای زندگی و کتابی که زندگیشونو
عوض کرده حرف میزدن که من حتی اسم اون کتابا رو نشنیده بودم

ولی حالا دیگه رابطه ما به پایان رسیده و تمومه
مطمئنم که باورت نمیشد
وقتی که فمیدی فراموش کردن خیلی سخت تر از ترک کردن منه
من مطمئنم که تو به من فکر میکنی

تو در یه جامعه مجلل بزرگ شدی، بورلی هیلزِ مجلل و درخشان و نورانی
من تو یه مزرعه بزرگ شدم، نه عمارتی در کار نبود
رقص در اتاق نشینمن و صورت حساب های روی میز آشپزخونه

ولی میدونی که همه چی میگن: نمیتونی انتخاب کنی عاشق کی بشی
منو تو مثل برف اوایل بهار بهم دل باختیم
ولی واقعیت کم کم به چشمت اومد و تو گفتی که ما خیلی با هم فرق میکنیم
تو به رویاهام خندیدی و به جُک هام چپ چپ نگاهم کردی

آقای " متفکر والامقام" به اندازه کافی فاصله ای که نیاز داری رو گرفتی؟
لازم نیست روانشناست باشم تا بدونم که تو هرگز خوشبخت نمیشی
من مطمئنم که تو به من فکر میکنی
من مطمئنم که تو به من فکر میکنی

جلوی تمام صداهای بلندی که میگن " چرا گذاشتی از دست بره؟" رو میگیری
ناراحتت میکنه که عشقی که دنبالشی، عشقیه که داشتی و از دست دادی؟

حالا که آزادی(از هم جدا شدیم)داری دنبال روحت میگردی
با ترس از این که پیداش نکنی و پیر بشی
به دنبال بهتر نشون دادن اوضاعی ، آخرین باری که حس آزادی داشتی
وقتی بود که هیچ کدوم از اینا مهم نبودن چون تو پیش من بودی

ولی حالا دیگه رابطه ما به پایان رسیده و تمومه
مطمئنم که باورش برات سخته
ولی معلوم شد که فراموش کردن خیلی سخت تر از ترک کردن منه
من مطمئنم که تو به من فکر میکنی

من مطمئنم که تو به من فکر میکنی

من مطمئنم که تو به من فکر میکنی وقتی که بیرونی
وقتی که هر هفته به کنسرت آهنگ های ایندی(آروم)میری
من مطمئنم که تو به من فکر میکنی وقتی در خونه خودت هستی
با کفشای ارگانیکت و مبل یه میلیون دلاریت
من مطمئنم که تو به من فکر میکنی وقتی که میگی
"خدایا اون دیوونه ست درباره من آهنگ نوشته"
من مطمئنم که تو به من فکر میکنی