Genius Farsi Translations (ترجمهی فارسی)
Halsey - honey (ترجمهی فارسی)
[قسمت 1]
"اون بهم گفت " دهنت رو باز کن"، اون گفت "یه سوپرایز دارم
و خب من دهنم رو کامل باز کردم و بعد اون خزید داخلش
اون روی نوک زبونمه، اون بالای رون هامه
و اگه هزار مایل رو هم جستوجو می کردم، برای پیدا کردنش میمردم
[پیش-همخوان]
لا به لای انگشتام، میره، بعد متوقف میشه
اگه میخواد -از اینجا- بره، خب پس منم باهاش میرم
میدونم که فراموش نخواهم کرد
[همخوان]
اون مثل عسل شیرین بود
ولی -الان- تنها چیزی که میتونم مزه کنم خونِ توی دهنمه
و همینطور تلخیه خداحافظی
که داره مثل عسل میچکه
از پشت گلوم و جلوی ذهنم
و خب، اون بی تابه و من هم ازخود راضی
با یه ذره طعمِ هدر دادن زمان
دنبال عسل می گردم
خب، اون یه جوری گاز میگیره که انگار واقعا میخواد این کار رو کنه
اون بدجنسه و مال خودمه
[قسمت 2]
بیرونیم و یه جورایی بدون دلیل یا منطقی
و حالا اون داره بالای یه میز میرقصه و یه سکه رو می چرخونه
ولی اون توی یه سبد خیلی جذابه، داره کمی سروصدا راه میندازه
عاشق هر لحظه شم، خیلی خیلی خارق العاده اس
[پیش-همخوان]
چیز های خوب راحت بدست نمیان
میدونم که افسوسش رو نمی خورم
[همخوان]
اون مثل عسل شیرین بود
ولی -الان- تنها چیزی که میتونم مزه کنم خونِ توی دهنمه
و همینطور تلخیه خداحافظی
داره مثل عسل میچکه
از پشت گلوم و جلوی ذهنم
و خب، اون بی تابه و من هم ازخود راضی
با یه ذره طعمِ هدر دادن زمان
دنبال عسل می گردم
خب، اون یه جوری گاز میگیره که انگار واقعا میخواد این کار رو کنه
اون بدجنسه و مال خودمه
[پیش-همخوان]
لا به لای انگشتام، میره، بعد متوقف میشه
اگه میخواد -از اینجا- بره، خب پس منم باهاش میرم
میدونم که فراموش نخواهم کرد
[همخوان]
اون مثل عسل شیرین بود
ولی -الان- تنها چیزی که میتونم مزه کنم خونِ توی دهنمه
و همینطور تلخیه خداحافظی
داره مثل عسل میچکه
از پشت گلوم و جلوی ذهنم
و خب، اون بی تابه و من هم ازخود راضی
با یه ذره طعمِ هدر دادن زمان
دنبال عسل می گردم
خب، اون یه جوری گاز میگیره که انگار واقعا میخواد این کار رو کنه
اون بدجنسه و مال خودمه