Genius Farsi Translations (ترجمه‌ی فارسی)
Passenger_ Blink of an Eye (ترجمه ی فارسی)
[Verse 1]
I was a dreamer when I was young
وقتی جوون بودم رویا پردازی میکردم
Lyin' on the grass, starin' at the sky
رو چمن دراز میکشیدم و به ستاره‌ها نگاه میکردم
I never felt the time was moving on
گذر زمانو حس نمیکردم
I thought it would stay the same
For all my life
فکر میکردم کل زندگیم همینطور میمونه
Playin' games under Christmas lights
زیر نور چراغ‌های کریسمس بازی میکردم
When the world was warm and bright
موقعی که دنیا گرم و روشن بود
But that time just seemed to fly
اما به نظر میرسه زمان مثل برق گذشت
In the blinking of an eye
تو یه چشم به هم زدن

[Verse 2]
I was a joker when I was at school
دوران مدرسه دلقک کلاس بودم
Smokin' grass, laughing and gettin' high
پِی چِت شدن و خندیدن و مسخره کردن
I never cared about nothin' at all
هیچوقت به هیچ چیزی اهمیت نمیدادم
I thought it would stay the same
For all my life
فکر میکردم کل عمرم همین قراره باشه
Kissing girls under summer nights
بوسیدن دخترا رو توی شبای تابستونی
When the world was big and bright
وقتی دنیا بزرگ و روشن بود
But that time just passed me by
In the blinking of an eye
ولی این دوران هم تو یه چشم به هم زدن تموم شد
[Verse 3]
I left homе at seventeen
وقتی ۱۷ سالم بود خونه رو ترک کردم
Tried to gеt into the music scene
سعی کردم وارد صنعت موسیقی بشم
It wore me down like an old machine
مثل یه ماشین قدیمی فرسوده‌م کرد
I learnt how to work and forgot how to dream, oh
یاد گرفتم چطور کار کنم و یادم رفت که چطور رویاپردازی کنم
Yeah
آره

[Verse 4]
I fell in love at twenty-one
وقتی ۲۱ سالم بود عاشق شدم
Down in the grass, getting lost in her wide eyes
روی چمن ها، توی چشمای بزرگش غرق میشدم
Wouldn't have traded it for anyone
با هیچکس و هیچ چیز عوضش نمیکردم
I thought it would stay the same
For all my life
فکر میکردم همیشه همین میمونه
But I was just too young to know
اما خیلی بچه بودم که بدونم
I let her down and let her go
که اگه ناامیدش کنم باعث میشم که از پیشم بره
That time taught me how to cry
این موضوع گریه کردنو بهم یاد داد
In the blinking of an eye
In the blinking of an eye
تو یه چشم به هم زدن
[Verse 5]
I hit the road at twenty-three
وقتی ۲۳ سالم شد زدم به دل جاده
Stood in the grass, singing songs for passers-by
تو چمنا می‌ایستادم و برای کسایی که میگذشتن آهنگ میخوندم
Foot-loose and fancy-free
آزاد و بی قید و بند
I thought it would stay the same
For all my life
این هم فکر میکردم همیشگیه
Oh and practice taught me how to preach
تمرین و ممارست موعظه کردنو بهم یاد داد
I touched the world, so out of reach
رو دنیا تاثیر میذاشتم و دست نیافتنی بودم
And that time, it lived and died
این دوران هم اومد و رقت
In the blinking of an eye
تو یه چشم به هم زدن

[Verse 6]
It all changed at twenty-nine
همه چی تو ۲۹ سالگیم تغییر کرد
My boat came in and the stars aligned
بخت بهم رو کرد
I watched a simple song of mine
و دیدم یه آهنگ ساده‌م
Travel the world in the blink of an eye, yeah
کل جهانو تو یه چشم به هم زدن گرفت
Yeah
[Outro]
Now I'm here at thirty-six
حالا اینجام توی ۳۶ سالگی
Down in the grass, tryna make sense of it all
باز هم روی چمن، در تلاش اینکه معنی ببخشم به همه این اتفاقا
Maybe there's no easy fix
شاید هیچ راه آسونی نباشه
The highest highs come with the hardest falls
هرچی بالا تر بری محکم تر میخوری زمین
See the good times come and go
ببین، دوران خوب میان و میرن
Like the people that you know
مثل افرادی که میشناسی
And all you can do is try
تنها کاری که میتونی بکنی تلاش کردنه
For it's gone in the blink of an eye
چراکه همه‌ش تو به چشم بهم زدن میره