؛[مقدمه: هیچکس]؛
هیچکس، هیچکس
ابلیسه، ابلیسه
هیچکس، هیچکس
ابلیسه، ابلیسه
هیچکس، هیچکس
ابلیسه، ابلیسه
؛[همخوان: انزو]؛
من میرقصم
دافا دور من
از دور تو رو میبینم
میام جلو دست تو رو میگیرم
میپیچه دور بدنم
بدن تو مثل یه مار
چیزی گفتی در گوشم
میبرمت پشت دیوار
؛[قسمت یک: هیچکس]؛
میخواستم بشینم و مست کنم
ولی تو اومدی و انداختی دست دورم
تلو تلو میخوری، معلومه مستی
بعد مهمونی بگیر یه حموم مشتی
اونقد داغی باعث شدی صاب مهمونی
یخ بذاره جایی که سابق بودی
من خوشم میاد، از ماشینا و دافای شاسی بلند
اگه هیچکس و مست تو میخواستی پُرم
اگه خواستی تورم
میرقصونمت با حرکات خاصی دورم
تو از همون دافایی که پشت ویترینند
(بیا)
پسرای بیمایه رو خوب پیچ میدن
در گوشم چیزایی میگی که میشینه خوب تو دل
تقصیر تو نیست، عرقش خوب بوده
تو مستی نمیبینی، فکر میکنی گلزارم
چندتا بچه خوشگل، منو هل دادن
وقتی با هم میرقصیدیم، کار بد کردن
منم مست بودم زدمشون، آره بد کردم
؛[همخوان: انزو]؛
من میرقصم
دافا دور من
از دور تو رو میبینم
میام جلو دست تو رو میگیرم
میپیچه دور بدنم
بدن تو مثل یه مار
چیزی گفتی در گوشم
میبرمت پشت دیوار
؛[قسمت دو: حصین]؛
بیا دافی، بیا بشین امشب پیش من
لبات قلوست، بیا بذار لب رو من
میخوام بوی تن، تو رو جون من
اگه خوابت میاد بریم تو اتاق من
اگه ساکتم، چون خرابتم
واسه مالوندنت، من پایهی ثابتم
اما بدون، توی جمعمون
کسی نمیره خونه، پس امشب بمون
حتی وقت رقص، نداری تو نقص
میچرخونی کمرو، مثِ شصت رو دست
پس دست تو دست، بیا بام برقص
بین دافوله اینجا شدی، لامپ شصت
همه دافا حسودیشون میشه بهت چون
تو رده اولی اونا همه دسته دون
امشب میخوایم با این شراب، دافی مست کنیم
قلیون بچوقیم و یه وقت نگی خز تویی
؛[همخوان: انزو]؛
من میرقصم
دافا دور من
از دور تو رو میبینم
میام جلو دست تو رو میگیرم
میپیچه دور بدنم
بدن تو مثل یه مار
چیزی گفتی در گوشم
میبرمت پشت دیوار
؛[پل: انزو]؛
داره میلرزه صدات
چیزی بهم میگه نگات
میگه بیا جلو
میگه بیا جلو
تا که بذارم لب رو لبهات
؛[قسمت سه: هیچکس و حصین]؛
ابلیس، بیا بشین سِک بریز
اینا همه بالان، با یه پیک تیز
برو قیف بیار، بذاریم دهن دافیا
شیشه رو خالی میکنم و تو هم لاف بیا
بازم شات بیار
با توئم صاب مهمونی
یک شبو نبینم تو خواب بمونی
میخوایم مست کنیم بزنیم از دُز بالا
بندازی دست دورم و باهات بدم پُز حالا
همه دست بالا، چون ابلیس و هیچکس
روی دستشون هیچوقت، نبود و نیست کس
اونور انزو با دوتا داف یک به دو
بریم اتاق نشون بدم ۰۲۱ به تو
امشب باهمیم اما فردا نه
چونکه تو اجتماع فرق داریم از سر تا ته
؛[همخوان: انزو]؛
من میرقصم
دافا دور من
از دور تو رو میبینم
میام جلو دست تو رو میگیرم
میپیچه دور بدنم
بدن تو مثل یه مار
چیزی گفتی در گوشم
میبرمت پشت دیوار
من میرقصم
دافا دور من
از دور تو رو میبینم
میام جلو دست تو رو میگیرم
میپیچه دور بدنم
بدن تو مثل یه مار
چیزی گفتی در گوشم
میبرمت پشت دیوار
[پایانی: هیچکس]
انزو
هیچکس
ابلیس