؛[قسمت اول: صادق]؛
مولایی حاجی اینجا چقد خوبه
دیگه دوریم از هر گونه جنبش
جوون نشسته پای منقل و دودش
سهراب سپهری اونور روده
پس آبو گل نکنیم
هر چی بدست آوردیم و ول نکنیم
اینجا همه چشم پاکن و شکم سیرن
به جون خودت هر چی که بگی دیدن
داداشی دشمن ماله تو فیلماست
همه بچه خوب مهربون
نمیشه کیر راست
روی اینو اون رنگ تیزی خون
و هیشکی نمیبینه و هیشکی نمیمیره
نمیخواد واسه اعصاب نخ به نخ دود کرد
ز دین و ایمونت نمیشی دم به دم دورتر
گرگه میگ میگو خلاصه گور کرد
برگ سبز چشم همه رو کور کرد
اینجا مشتی یکی بود یکی نبود نیست
آسمونه قصه ها آبی کبود نیست
رفیق واقعیه
لفظ زیر پیک نیست فقط
همه تو یه سطح همن
کسی نیست پیک هم
دادا آب و هوا خوبه همه دور هم حلولن
یه عشق گفتن از اونور ۲۰ تاشم درومد
همه زوجا خوشبختن و قمریا با همن
همه در کون همن تا یه عمریو واندن
عمو خدا نزدیکه
اینجا آنلاین باته
حلال خورن همه ها ولی حرومشم پاته
از همه مهمتر اینجا گرگ و بره نیست
طلبه ای کجاست
نه کرک و پرت ریخت
؛[همخوان: حصین]؛
آینه ها دروغ میگن به من
باز دلم میگه تو صاف برو بخند
روی زمین
من دنبال چیزی که توی دنیای من نیست
هی هی هی
بازم آسمون ببار
با من
؛[قسمت دوم: صادق]؛
حاجی بیخیال اینجا از اونور چه خبر
هنوز جنس مونث و میپیچن لا کفن
عشق چی عشقی بابا ننه ها کجان
شنیدم کمراشون خمیده
بچه ها سوارن
همه زندگی به کیرن و وصلن جیب ددی
همه تعطیل شدن
رسما مخا ردیف
اون ان تو ریشا چطور هنوز سر پان
گویو میدون بدست بال و پر دارن
یه چن وقت پیش مملکت رنگی رنگی بود
سبز بود چی بود نمیدونم
عجب جنگی بود
شنیدم کلی کشته و زخمیو دادین
که چی بگین ما هم سبزی کاریم
میگن خشگلی جرمه
باس زیقی باشی
ما هر دو ور بودیم
حاجی هیچی لاش نی
از این ور مونده از اونور رونده
یه چوب دو سر طلا که توش نمونده
جونی واسه ادامه بی راهه که تا الان زده
دادا اون که بشینه ببینه بیماره یه ذره
بیماره یه ذره
بیماره یه ذره
بیماره یه ذره
؛[همخوان: حصین]؛
آینه ها دروغ میگن به من
باز دلم میگه تو صاف برو بخند
روی زمین
من دنبال چیزی که توی دنیای من نیست
هی هی هی
بازم آسمون ببار
با من