؛[مقدمه: حصین، صادق]؛
آقایون، آقایون ششششششش
(صادق)
کاغذ، کاغذ ؛ کاغذ، کاغذ
کاغذ، کاغذ ؛ کاغذ، کاغذ
؛[قسمت اول: صادق]؛
عقربه عمره که تاتی تاتی رفت
مغز همه رو راهی قاطی پاتی زد
یه جفت کفش پامه که بوی خاک میده
دوتا کف صاف داره ما رو به دوش کشیده
روی سطح خیابونا کرده ما رو بالا پایین
میمیری میمونی رو دست
اگه با ما باشی حاجی
دستای پینه بستم آلوده به خونه
تیزی ناموس رقصش ما رو آبروئه
اینقدر از پشت زدن) که جای خالی کمه)
تو طرز فکرم دست به دستمالی بده
این سری که میبینی رو به بالا بوده همش
سینه سپر رو به جلو و دنیا پایین تنم
پس خوش به حالم
پشت کارم همیشه تو چشه
چون پشتیبانم خدا بوده
نشد که جا بشه
مال دشمنا پشت درا بسته موندن
آخه وا ندادم دادا خب وصله اونم داره
سر تا پا خاک گلو فاز دود و دمه
آره خوردم زمین ولی پاشدم یه دفعه
هرچی مشکلم از رفاقت بده
همه بزه شدن و بچه یا مرامه خره
دل خاک و خون کشیده ای داریم تو سینه
درد و دل سیخی چند همش شدش یه کینه
هنوزم که میبینی سرپائم من
مرد شدم واسه خودم
(ارواح عمه ات)
ما زیرخاکیم اما از اون سیبیل پهناش
اونا که میخوری بهشون
باس بذاری یخ جاش
خلاصه کلوم رک و پوست کنده داش
ما زاده ی خیابونیم نه جو خوانواده
این زخمایی که می بینی سختی های راهه
ماها اشک ندیدیم
تا حالا چشمه خشکه
پس خودتو مثل من نبین بچه خوشگل
؛[همخوان: حصین]؛
با دید بد نگام پس نکن
من هر بار خواستم بساز شم نشد
گل پسر با ناز رپ نکن
من یه گوله آتیشم تو با گاز ور نرو
؛[قسمت دوم: حصین]؛
روزا یکی یکی گذشت
ما مرد بار اومدیم
و یاد گرفتیم که به زخمها رو ندیم
پس دلو زدیم به آب و
شدیم یه بی نقاب که تنی به باخت نمیده حتی شده یه بار
ما قیمتی نبودیم و نیستیم داداش
یه معرفت داریم که نیست تف بالاش
ذهن من با ریز محتواش
این دنیا رو ارزشی نیست تخم براش
حاجی سرگرمی کم نی
از مردی امنیتی ساختیم که دورو بریامون
حال میکنن و ما با حوری پریامون
تپله تو جیبامون
رفیقیم با خیابون
غضبیم روی ناموس
با همین دو چشامون
اینقدر باز بود که دیدیم لقمه چربه
پشتش حرفه حرفای مفت که جوه
اینقدر ببند که کج بشه تخم چپت رک بگم که
آره حاجی دو گوشارو چیدیم
تا درسارو نشنویم ما اونا رو دیدیم
با جیگری مرد پی گرگا رسیدیم
از اونم رد شدیم بگو تو کجایی شیوید
همه خیابونی شدن هه باریکلا
پس باری کم لات دست خالی چند بار زدی
که خورده باشی چوب قالی جبار
یکم خودت باشی خوبه حمال سنگین
؛[همخوان: حصین]؛
با دید بد نگام پس نکن
من هر بار خواستم بساز شم نشد
گل پسر با ناز رپ نکن
من یه گوله آتیشم تو با گاز ور نرو