[مقدمه]
همیشه دنبال راه و فرصته
واسه طعمهشَم یه جاهایی راه و پل زده
همیشه دنبال راه و فرصته
واسه طعمهشَم یه جاهایی راه و پل زده
[قسمت یک]
اینا میشه گرگ سر جمع دوتان
کرد، خورد، پرچمکنان
گله گرگا حاجی همهجا رو گرفتن
هیچکُدوم انگاری بچگی نکردن
پی گوسفندن هر روز
اونکه کشتن بلد بود
سیر خوابید، سیر پاشد
دنیا رو گرفت و کام شیرین
گفتش خدا، خیال خواب دیدی
دنیا یه دهنِ جلوداره، یه دهنه پلمپ
امروز و پای دیروز میدی سفت
حالا کی تاس میریزه؟
[هوک]
من یا اون؟
هردومون؟
من یا اون؟
یک کدوم
من یا اون؟
اون؟
من؟
شرطمون
[قسمت]
بگو حاجی بینم کی میبره؟ میگی
دنیای منو یا که من اونو بیریخت
مُخ عادی نی، نه مخا دینی
دوباره خرابی یا پاتیلی
بدونِ خدا که نه بازی نی
چرا؟ چون بالا سر رو یه جا دیدی
هه
چرا میدویی چندتا دیگه مقصد؟
شبیه نواری، رنگِ خودِ غزهش
تکراری آدما، تکراریتر
نوید اَ بهشت خدا میدن
دیدی همه اون چیزا که به ما میگن
میگیم جواب چرا رو هم سیب و چیدن میدیم
هه
ببین اینا همه قصهس
جواب راست رو میزه
حالا کی تاس میریزه؟
[پایانی]
اون
من
من؟
ههه
جفت شیش
درستش همینه
حاجیت بازی رو بلده
یک کدوم
میدونی که
کارمون اینه
بازی
همه جوره با زندگی
ههه