Ho3ein
BE MULA
[هم‌خوان: امیر اپیکور]
حاجی اینا همه رنگن به‌مولا
نِت‌و قطع کنی لنگن به‌مولا
کُلاً اَدا گنگن یه رو کتا باز راه می‌رن
یه رو تنگن به‌مولا
اینجا دست به تفنگن به‌مولا
همه داشیا پِیِ جنگن به‌مولا
پِیِ کونِ تنگن به‌مولا
شما باس در ری تو سنگر به‌مولا

[قسمت ۱: حصین]
هنوز زنده سرگرم
درگیرِ اصل مطلب
پیگیر رتبه اول، همچنان قفلِ حرکت
اینجا تو عمقِ جنگل
به سربازا یاد می‌دن لخت بجنگن
به اربابام نحوه لقمه کردن
یه ریز پهنه سفره چون مفتِ گردن
منوی هر فصل، کوبیده سر دست
جنگ جنگ تا پیروزی سرودِ حمله‌ست
دِلا سیاه مثلِ نفتِ خام
جاها چفت حتی در بیاد گَندِ کار
خنده‌دار، فیلم اکشن صحنه‌دار
پلیس کابل‌و می‌گیره تا قندهار
چهره‌ها همه قصه‌دار
با ما آشناست اینجا صدا انفجار
چی می‌گی بچه
جا ما باشی می‌ریزه اشکت
چاقال اینجا حیاتِ وحشِ
کونی لات نمی‌شه
آدمی با دو تا خش که می‌گی
حرص نخور حاجی دو روزه دنیا
می‌گم کلیشست دیگه شده سرودِ گرگا
موقع دریدن به هم می‌گن از قبل
تا کمی سبک شه شاید سنگینی رکب
[هم‌خوان: امیر اپیکور]
حاجی اینا همه رنگن به‌مولا
نِت‌و قطع کنی لنگن به‌مولا
کُلاً اَدا گنگن یه رو کتا باز راه می‌رن
یه رو تنگن به‌مولا
اینجا دست به تفنگن به‌مولا
همه داشیا پِیِ جنگن به‌مولا
پِیِ کونِ تنگن به‌مولا
شما باس در ری تو سنگر به‌مولا

[ قسمت ۲: حصین]
اوضاع بد نی
پولا کَدّی در میاد می‌ره توی جیبِ متصدی
ولی تو یه پخمه مثلِ شله‌زردی
یه روز جا ما باشی میاد پایین جلو بندیت
می‌شی طعمه گرگای بی‌دندون
تیغ می‌رینی می‌بینی جرمارو جیگر جون
شلیک می‌شه گلوله‌ها بی‌دستور
ردی هم نمی‌ذارم پاک‌تر از زیر اَبروت
کار باید جمع بشه برم خونه
شیش‌تا رو سبابه می‌چرخونم
بدخواها بندری می‌لرزونن
ترمز چیه؟ گاز می‌دم بی فرمونم
محموله کفِ صندوق رو کمر کلت
کار جَمعه ولی در کل
تو خون الکل درآوردم اَنِ گنگو
اونقدر که کوچه پُر کلاه‌کج شد
چی می‌گی خورده؟
گاز بده ببینم دودِت
سمتِ تو دوره رکودِ
ماها چپ بریم راست بیایم برا ما سودِ
چاقی شل کن بزن بغل
قدرتو اعداد می‌گن به من
صفرا با اعشار میان همش
از پشتِ میز فرمان می‌دم فقط
رئیس‌ِکل
[هم‌خوان: امیر اپیکور]
حاجی اینا همه رنگن به‌مولا
نِت‌و قطع کنی لنگن به‌مولا
کُلاً اَدا گنگن یه رو کتا باز راه می‌رن
یه رو تنگن به‌مولا
اینجا دست به تفنگن به‌مولا
همه داشیا پِیِ جنگن به‌مولا
پِیِ کونِ تنگن به‌مولا
شما باس در ری تو سنگر به‌مولا

[قسمت ۳: مَسین]
الو مَسّین هستی بیا جَلدی
من و حافظ و بروبچ جمعیم
بهمون کلمه برسون مشتی
خالی شده کله بس که رپ کردیم
واعظ و برخی تو کل کردن نی
نیما با سهراب تو بحث کردن کشکی
بهارم میام به دسته‌گلِ مشتی
مسینم،چاکر همه بافقیا وحشیم
این برنامه هر شب ماست هربار
چه باشیم چرا نیستیم سربار
شما دالاس وگاس درخور دربار
ما تو کنج درگیر،کنارِ سرکار
لبات ترک می‌خوره بگی نه به‌مولا
لات فینگیلیش کله دولا
نداره تاثیر گفتنِ حقیقت
آخه کوسه نداره غمِ قلاب
زندگی گوهی شده تنها دغدغتم
اینه دافی بده بالا آره مثلا
ما نداریم حرفی ولی لاشی اقلاً
بفهم اینجا صاحاب داره نگو من سَرَم
تو هنوز از اولش لنگِ تومنی
پشمات می‌ریزه ببینی گنگ شو منی
باید زوم شم روت
کاری نداره که بدم پنجاه‌تومنی
حالا پونصد روش
[قسمت ۴: امیر اپیکور]
حاجی صندوق‌و داغ می‌کرد
وقتی رحمتی گونیا رو چاق می‌کرد
یکی از اون ته داد می‌زد
عمو آرمان واسِ مرگش ساز می‌زد
تو هم کم اومده باز جیرت
ترس پیداست تو فیسِ پاچیدت
پس جدیش نکن بمون عادی بعد
اون سیانورو حل کن تو آبمیوه‌ات
ما از اول هم پررو بودیم
شب تو خلاف ولی صبح تو بودیم
اینا لات شدن وقتی ما اردو بودیم
دشمن شده اون که براش الگو بودیم
رستم کیه؟ قدرت چیه؟
به خودت بیای بگایی رو گذاشتن جیبِت
دنیا به تو رخصت می‌ده
چقدر کش داری حاجی اینو عرزه‌ات می‌گه
شما که سوخته مهره‌ات دیگه
برده‌ی اونی که قفل به شورتت دوخته
لکنت می‌گیره بگه تو عمقه کرکس
چون شریکِ چوپونه به گرگِ دوسته
بگو به کله خوراکِ شره
می‌گی گرگی تن نکن لباسِ برّه
جوری میام تا بذاره در ره
اتمسفرِ اینجا عینِ فشارِ قبرِ
پس برو بگو بعداً بیان
هر موقع کلفته گردن بیان
اگه مَردَن بیان
بگو هروقت لباسا رو کندن بیان

[هم‌خوان: امیر اپیکور]
اینا همه رنگن به‌مولا
تهرون خایه‌مالی
حالا لندن به‌مولا

[پایانی: حصین]
به‌مولا به‌مولا